بزرگنمايي:

راه ترقی - اعتماد / مردی که همسرش را در یک لحظه خشم کشت و سپس دست به خودسوزی زد، در دادگاه کیفری استان تهران پای میز محاکمه رفت و گفت به‌شدت پشیمان است.
متهم که مدتی فراری بود، بعد از دستگیری به جرمش اعتراف کرد و پرونده او به دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد. این مرد در دادگاه نیز اتهام قتل را قبول کرد و گفت همسرش را از شدت خشم کشت و بعد به دلیل عذاب وجدان دست به خودسوزی زد.

مردی دو سال قبل در تعطیلات نوروزی به مأموران خبر داد دخترش به نام مهین کشته شده است. با حضور مأموران در محل حادثه و بعد از اینکه جسد به پزشکی قانونی منتقل شد، مرد میانسال مورد بازجویی قرار گرفت. او گفت: من بیمار بودم و دختر و دامادم که در سفر بودند، به خاطر مریضی‌ام به تهران آمدند تا مرا ببینند. من بهتر شدم و چند روز بعد وقتی برای سر زدن به دخترم به خانه‌اش رفتم، کسی در را باز نکرد. کلید یدک داشتم و خودم در را باز کردم. سپس با جسد دخترم روبه‌رو شدم. دامادم وحید جواب تلفن من را نمی‌دهد و خبری از او نیست.
پلیس متوجه شد وحید و همسرش مهین با هم اختلاف داشتند. بنابراین به تحقیق برای بازداشت وحید پرداخت. چند روز بعد وحید در حالی که بر اثر سوختگی در بیمارستان بستری بود، شناسایی شد. او در بازجویی روی تخت بیمارستان به قتل همسرش اعتراف کرد و گفت: من با مهین اختلاف داشتم. ما با هم به مسافرت رفته بودیم و کلید خانه‌مان دست پدر مهین بود. بعد متوجه شدیم پیرمرد مریض شده و به تهران آمدیم. پدر مهین خوب شده بود که همسرم به من گفت دوباره به شهرستان برویم. من گفتم این‌طور نمی‌شود. کل تعطیلات را ما در سفر بودیم. سر این موضوع جروبحث کردیم. می‌خواستم خودم را بکشم. چاقو کشیدم تا خودم را بزنم اما مهین جلو آمد. دو ضربه به زنم زدم و وقتی روی زمین افتاد، از خانه بیرون رفتم. چند روز بعد از شدت عذاب وجدان خودم و ماشینم را آتش زدم اما همین که فندک را زدم مردم به سرم ریختند و آتش را خاموش کردند و من را به بیمارستان رساندند.
با تکمیل تحقیقات و صدور کیفرخواست، پرونده برای رسیدگی به دادگاه کیفری استان تهران ارسال شد. در جلسه رسیدگی بعد از اینکه اولیای دم درخواست قصاص کردند، متهم در جایگاه حاضر شد. او اتهام قتل را قبول کرد و گفت: من از کرده خودم به‌شدت پشیمان هستم. اصلاً قصد نداشتم همسرم را بکشم. می‌خواستم خودکشی کنم که این اتفاق افتاد. در حالی که چاقو دستم بود، مهین جلو آمد و من را گرفت. من هم ضربات را به او زدم. آن‌قدرعصبانی بودم که نتوانستم خودم را کنترل کنم.
متهم گفت: من بعد از قتل قصد خودکشی داشتم اما مردم نجاتم دادند. خیلی عذاب وجدان دارم و ناراحتم و درخواست بخشش دارم.
با پایان جلسه دادگاه هیأت قضات برای تصمیم‌گیری درباره این پرونده وارد شور شدند.