بهانههای دروغین عاملان ترور شهید فخریزاده
نوشتارها
بزرگنمايي:
راه ترقی - اعتماد /متن پیش رو در اعتماد منتشر شده و انتشار آن در اخرین خبر به معنای تایید تمام یا بخشی از آن نیست و صرفا برای آگاهی مخاطبان از ترجمه تحلیل های منتشر شده در رسانه های خارجی است
مارک فیتز پاتریک/ ترور محسن فخریزاده، دانشمند هستهای به منظور جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح هستهای صورت نگرفت. هدف اصلی این اقدام، آسیب رساندن به سیاست خارجی جو بایدن و رو یای او در خصوص احیای برجام بود.
مارک فیتز پاتریک ، پژوهشگر ارشد موسسه بینالمللی مطالعات استراتژیک در تازهترین یادداشت خود در این باره مینویسد: دونالد ترامپ، رییسجمهور امریکا 4 سال پیش وعده داد که توافق هستهای ایران را از بین خواهد برد. او در سال 2018 با خروج از برجام، این توافق را به اغما فرستاد اما هرگز موفق نشد جلوی ضربان قلب آن را بگیرد. اکنون در آخرین هفتههای حضور او در دولت، ممکن است برنامهای که برای از بین بردن توافق هستهای در نظر داشت از طریق ترور محسن فخریزاده، دانشمند هستهای ایرانی از سوی اسراییل در 27 نوامبر به ثمر نشسته باشد. در حال حاضر چشمانداز احیای برنامه جامع اقدام مشترک(برجام) در دولت آینده به رهبری جو بایدن بیش از پیش تضعیف شده و این اصلیترین انگیزه برای قتل بود.
فیتز پاتریک در ادامه با تکرار ادعاهای اثبات نشده رسانههای غربی درباره نقش شهید محسن فخریزاده در برنامه هستهای ایران مینویسد: از سال 1998، [شهید] فخریزاده ریاست برنامه توسعه سلاحهای هستهای ایران را برعهده داشت و پیش از آنکه دولت وقت ایران در سال 2003 بخش اعظمی از پروژه را کنار بگذارد تا نزدیکی کسب توانایی ساخت بمب نیز پیش رفت.
در حالی که ایران بارها بر صلحآمیز بودن فعالیت هستهای خود تاکید کرده و مقام معظم رهبری نیز در این باره فتوای حرام بودن استفاده از تسلیحات را دارند، فیتزپاتریک ادعا میکند که شهید فخریزاده با تحقیق در زمینههایی که کاربردی دوگانه دارند، پتانسیل ساخت سلاح هستهای در ایران را حفظ کرد.
چرا فخریزاده؟ چرا در این زمان؟
فیتزپاتریک در ادامه مینویسد: بر اساس ارزیابیهای اطلاعاتی و امنیتی ایالات متحده، ایران به رغم دارا بودن پتانسیل حرکت به سوی ساخت سلاح هستهای دست به چنین قماری نزده است. زمانی که دونالد ترامپ از توافق هستهای خارج شد در پاسخ به این اقدام ایران پس از صبری یک ساله از تابستان 2019 ضمن رعایت الزامات راستیآزمایی تعهد خود را به محدودیتهایی که برای غنیسازی در توافق در نظر گرفته شده بود،کنار گذاشت و فعالیت خود را در این زمینه افزایش داد. میزان اورانیوم غنیسازی شدهای که در حال حاضر در اختیار ایران قرار دارد - 12برابر حد مجاز در توافق- در صورتی که با خلوص بیشتری غنیسازی صورت بگیرد برای ساخت 3 سلاح هستهای کفایت میکند اما با این حال هیچ نشانهای مبنی بر حرکت به سوی سطوح بالاتری از غنیسازی در ایران دیده نمیشود. در شرایط کنونی در صورت آغاز غنیسازی در سطوح بالاتر ایران به 3 ماه زمان برای دستیابی به مقدار کافی از اورانیوم غنی شده با خلوص بالا نیاز دارد تا بتواند بمب هستهای خود را داشته باشد اما در حالی که تهران همچنان به مخفی کردن برنامههای هستهای خود در سالهای ابتدایی دهه 2000 ادامه میدهد، شواهدی مبنی بر احیای این برنامه کنار گذاشته شده، وجود ندارد.
واضح است که با این توصیف، حذف [شهید] فخریزاده در راستای جلوگیری از دسترسی قریبالوقوع ایران به سلاحهای هستهای نبوده است. حتی با ضعیفترین استدلالها نیز نمیتوان این ترور را اقدامی پیشگیرانه در راستای این مفهوم(جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح هستهای) ارزیابی کرد؛ چنانکه نمیتوان آن را اقدامی موثر در راستای پیشگیری استراتژیک دانست. هر چند که [شهید] فخریزاده نقشی موثر در رهبری تلاشهای هستهای ایران داشت اما فردی نبود که بدون جایگزین باشد؛ طی دو دهه گذشته او دهها دانشمند را تربیت کرده و آنها با دانش و ماموریتهایی که داشته، آشنایند. بدون شک در نبود او ایران باید زمان بیشتری را برای دستیابی به سلاح هستهای صرف کند اما به هر حال اگر بخواهد قادر به تولید سلاح هستهای خواهد بود. تنها به عنوان نمونه، هیچ بازگشت به عقب قابل توجهی در توسعه برنامه موشکی ایران پس از ترور [سردار] حسن تهرانیمقدم، بنیانگذار برنامه موشکی بالستیک ایران در انفجار سال 2011 که به اسراییل منسوب میشود، اتفاق نیفتاد. حتی وضعیت به گونهای پیش رفت که احتمالا در حال حاضر موشکهای ایران به مراتب کشندهتر و زرادخانهها ایمنتر از زمانی باشد که تهرانیمقدم این پروژه را پیش میبرد. بدون شک اسراییل برای سالها [شهید] فخریزاده را زیر نظر گرفته بود؛ در افشاگریهای آوریل 2018 که بر مبنای بایگانیهای هستهای ایران که از سوی موساد از این کشور خارج شده بود، نخستوزیر اسراییل او را به عنوان رییس پروژهای معرفی میکرد که در ابتدای قرن بیستویکم فرآیند ساخت سلاح هستهای را هدایت میکرد.ترور [شهید] فخریزاده احتمالا به ماهها برنامهریزی نیاز داشته و اقدامات لازم برای این کار از مدتها پیش حتی پیش از پیروزی بایدن آغاز شده بود. همه کارها انجام شد اما تنها ماشه باقی مانده بود تا کشیده شود.کشیدن ماشه در این عملیات را نمیتوان تنها حاصل عملیات و تحلیلی میدانی دانست بلکه کشیدن ماشه تصمیمی سیاسی بود که تحت تاثیر نتایج انتخابات ریاستجمهوری امریکا و زمان محدود باقی مانده تا پایان دوره ریاستجمهوری دونالد ترامپ اتخاذ شد. ترورها حتی اگر در جلوگیری از پروژههای تسلیحاتی موثر نباشند، میتوانند در به بنبست رساندن مسیر دیپلماسی بسیار موثر باشند. نزدیک به یک قرن پیش در پی یک ترور، جنگی جهانی به راه افتاد؛ [شهید] فخریزاده، فرانز فردیناند [وارث سلطنت امپراتوری اتریش مجارستان] نبود اما عاملان ترور 27نوامبر، بر خلاف گاوریلو پرینسیپ-کسی که ولیعهد اتریش را ترور کرد و باعث آغاز جنگ جهانی شد- به تبعات احتمالی اعمال خود آگاه بودند. بر اساس گزارش نیویورکتایمز بازیگران اصلی این ترور اسراییلیها بودند. یک مقام ارشد امریکایی که نامش فاش نشده، گفته است که ایالات متحده هیچ ارتباطی با این عملیات نداشت این در حالی است که تنها دو هفته پیش رسانهها از تمایل دونالد ترامپ برای حمله نظامی به ایران خبر دادند و نوشتند زمانی که صحبت از حمله هوایی مطرح شد، ترامپ گزینههای دیگری را برای تصمیمگیری درخواست کرد. مطمئنا این موضوع در گفتوگوی 19نوامبر مایک پمپئو، وزیر امور خارجه امریکا با بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسراییل نیز مطرح شد. همچنین دقیقا در روز حمله، ترامپ توییت یک خبرنگار اسراییلی را که ترور اخیر را «ضربهای بزرگ به ایران» توصیف میکرد، ریتوییت کرد تا نشان دهد چه ترامپ به این ترور چراغ سبز نشان داده باشد و چه این کار را نکرده باشد مطمئنا از انجام آن ناراضی نبود.
اهمیت اقدام بعدی ایران
ترور [شهید] فخریزاده کار ایران و ایالات متحده را برای احیای توافق هستهای و بازگشت به تعهداتی که کنار گذاشته شدهاند، سختتر میکند. اگرچه بایدن متعهد شده است که در صورت انجام چنین کاری از سوی ایران (بازگشت به تعهدات) به برجام بازمیگردد- با اینکه بر اساس اصول دیپلماتیک بازگشت به تعهدات باید همزمان باشد او توالی زمانی را در این موضوع مبهم باقی گذاشته- اما رییسجمهور منتخب امریکا حتی در درون حزب خود نیز با کسانی روبهرو است که از او میخواهند شروط بیشتری برای بازگشت امریکا به برجام پیش روی ایران بگذارد. برای نمونه کریس کونز، سناتور تاثیرگذار حزب دموکرات از دلاور گفته است که بازگشت به توافق را تایید نخواهد کرد مگر زمانی که محدود کردن برنامه موشکی ایران و پروکسیهای منطقهای وجود داشته باشد. حتی در میان کارشناسانی که در خصوص تحریمهای اعمالی ترامپ علیه ایران ابراز تاسف میکنند این نگاه وجود دارد که امریکا باید از این تحریمها به عنوان ابزاری برای حصول معامله بهتر یا دستکم تمدید بازه زمانی محدودیتهای اعمالی علیه ایران در توافق هستهای بهره بگیرد. اگر در این شرایط تهران به منظور انتقامگیری از برخی تعهدات باقی مانده خود عبور کند، آنگاه در بدنه دولت امریکا اصرار بیشتری وجود خواهد داشت که دولت بایدن تحریمها را بدون طرح شرایط جدید برای ایران برندارد. متقابلا این پویایی سیاسی در ایران نیز وجود دارد؛ تندروها که در انتخابات پارلمانی توانستند بر نیروهای میانهرو فایق آیند از دولت ایران خواسته بودند تا پیش از جبران 200 میلیارد دلار خسارتی که در پی تحریمهای امریکای ترامپ بر اقتصاد ایران وارد آمده به تعهدات برجامی خود بازنگردد. رهبر عالی ایران، آیتالله سیدعلی خامنهای نیز از مدتها پیش به تعامل با امریکا بدبین بود. حالا در پی ترور [شهید] فخریزاده این سوء ظنها تقویت میشود و ممکن است دیگر محمدجواد ظریف، وزیر خارجه ایران نتواند راهی برای پیادهسازی راهحل بازگشت متقابل به تعهدات برجامی پیدا کند. به همین دلیل اقدامات آتی ایران در تعیین سرنوشت توافق هستهای بسیار موثر خواهد بود. هر اقدام تلافیجویانهای که به کشته شدن شهروندان امریکایی یا اسراییلی منجر شود، تنشها را افزایش خواهد داد و این موضوع مورد استقبال تندروهای امریکایی خواهد بود. از سوی دیگر صبوری تا 8 هفته دیگر ایران را در موضع اخلاقی برتر قرار خواهد داد و فرصتی برای دتانت (détente) به وجود خواهد آورد.
تیم سیاست خارجی بایدن با محکوم کردن این اقدام تروریستی میتواند چشمانداز بهتری را در مسیر دستیابی به راهحلی دیپلماتیک با ایران ایجاد کند. در ژانویه 2012 که یک دانشمند هستهای ایرانی ترور شد، دولت باراک اوباما این اقدام را محکوم کرد و سخنگوی شورای امنیت ملی در این باره گفت:«ما قویا تمامی اقدامات مبنی بر خشونت از جمله اقداماتی خشن نظیر این را محکوم میکنیم.» چنین ادبیاتی امروز نیز در دولت بایدن مورد نیاز است. هنگامی که جو بایدن با مطالعه گزارشهای اطلاعاتی اطمینان حاصل کند که برنامه تسلیحاتی جدیدی از سوی ایران دنبال نمیشده و [شهید] فخریزاده نیز نقشی در این موضوع نداشته، میتواند بدون تایید برنامههای پیشین توسعه تسلیحاتی این اقدام تروریستی را محکوم کند؛ چراکه قربانی واقعی حادثه اخیر [شهید] فخریزاده نبود، سیاست خارجی خود جو بایدن بود.
ترجمه محمد حسین لطف اللهی
-
پنجشنبه ۱۳ آذر ۱۳۹۹ - ۰۲:۰۴:۳۶
-
۶۰ بازديد
-
-
راه ترقی
لینک کوتاه:
https://www.rahetaraghi.ir/Fa/News/200241/