بزرگنمايي:
راه ترقی- در گزارش زیر گزیدهای از مهمترین نشستهای پژوهشی را از بازه زمانی 22 تا 28 تیر 1398 خورشیدی آورده است.
مسئله فرهنگ
نشست مسئله فرهنگ در سرای کتاب خانه کتاب برگزار شد. محمد دهقانی نویسنده و پژوهشگر گفت:
فرهنگ سازه اجتماعی و مردم شناختی بسیار عظیمی است که تقریباً همه جوانب
زندگی انسان را در بر میگیرد. در یک دسته بندی کلی میتوان فرهنگ را به 2
بخش ملموس و ناملموس تقسیم بندی کرد. بخش ملموس شامل همه محصولات فنی،
هنری، کشاورزی، غذا، دارو و… است اما بخش ناملموس شامل شیوه استفاده مردمان
از این مواد ملموس است. روابط اجتماعی و اخلاقی، اعتقادات و ایدئلوژیها
همه ذیل بخش ناملموس فرهنگ است.
علم فرهنگ سابقه قدیمی ندارد و از نمیه
دوم قرن 20 و بیشتر به دست جامعهشناسان طرح شده است. متفکران کوشیدند
تأثیرات این فرهنگ را نشان داده و آن را برای بهبود جامعه به کار بگیرند.
در واقع فرهنگ رفتاری انطباقی است و یادآور این ضرب المثل ایرانی که
میگوید خواهی نشوی رسوا همرنگ جماعت شو. فرهنگ یعنی همرنگی با جماعت.
ادبیات فارسی عمدتاً مبتنی بر فرهنگ خداوندگی و بندگی است فرهنگی که در
آن اگر بندگان به بزرگی بزرگمهر باشند باز هم مأمور به پیروی هستند تا از
مجازات در امان بمانند. یکی از نتایج این فرهنگ این است که در آن شعر و
بیان شاعرانه تقویت میشود و نثر و سخن منثور تضعیف و بلکه سرکوب میشود.
با توجه به نکاتی که مطرح کردم جای تعجب نیست که در تاریخ ادبی ما شاعران
سر به سلامت بردند و نویسندگان با مشکل روبهرو شدند و گاهی جان بر سر سخن
نهادند.
علیاصغر مصلح عضو هیأت علمی دانشگاه علامه طباطبایی اظهار داشت:
مطالبی که من میگویم مستلزم این است که مخاطبان کتاب «فلسفه فرهنگ» من را
دیده باشند، چرا که مبنای این بحثها کاملاً فلسفی است. به گمانم اولین
مساله فرهنگ بحران در معنای خود فرهنگ است. این بحران و این معضل از هنگامی
آغاز شد که ما در مقابل واژه غربی Culture فرهنگ گذاشتیم.
یعنی بار
واژه فرهنگ در زبان و ادبیات فارسی چیز دیگری بود ما آن را در فرهنگستان
اول در مقابل Nature قرار دادیم. خود واژه Culture یک تاریخچهای حتی در
فرهنگ اروپایی این واژه این اصطلاح و مابه ازایش کاملاً مدرن و جدید است و
ما ایرانیها هم به اقتضای مدرن شدن لازم بود که یک معنایی جعل و انتخاب
کنیم برای پدیده جدیدی که Culture هست. این در صورتی است که در فرهنگ ما
معنایی به نام Culture وجود نداشت.
یکی از نکاتی که دوستان همه اطلاع
دارند تعدد تعاریف از فرهنگ است. برخی از آثار بیش از 200 تعریف از فرهنگ
شده است. نکتهای که در سالهای اخیر در فلسفه فرهنگ مورد بحث قرار
میگیرد، دلیل و سبب این تکثیر تعریفهاست.
فرهنگ یک موجودی است که دائماً در صیرورت است و به علت صیرورت در هستی
فرهنگ هست که ما باید دائم تعریفش را جدید کنیم. با توجه به شانی که امروز
تکنیک پیدا کرده شما نمیتوانید هیچ تعریفی از فرهنگ بدون نظر داشتن به
تکنیک ارائه دهید.بنابراین مهمترین مساله ما هنوز درک فرهنگ است. بحران در
فهم فرهنگ است و این بحران به نحوی نسبتی دارد با قدرت.
تأمیناجتماعی و توسعه رفاهمحور
نشست تخصصی تأمیناجتماعی و توسعه رفاهمحور در خانه گفتمان شهر برگزار شد. علی حیدری نایب رئیس هیئت مدیره سازمان تأمین اجتماعی بیان داشت:
قانون ساختار نظام جامع رفاه و تأمین اجتماعی در واقع ترجمان قانون اساسی
در حوزه اجتماعی است. در طول سالهای گذشته برنامههای توسعهای نگاه تک
ساحتی به مفهوم توسعه داشتهاند و به اندازه کافی، به حوزه اجتماعی
نپرداخته اند. البته در برنامه ششم توسعه و با تلاشهای وزارت تعاون، کار و
رفاه و اجتماعی و سازمان تأمیناجتماعی، برای اولین بار جدول شاخصهای
اجتماعی در کنار شاخصهای اقتصادی قرار گرفته است.
برخی افراد، خدمات
ارائه شده اجتماعی در جامعه را از الطاف دولتها میدانند در حالی که این
موضوع به طور ذاتی از تکالیف دولتها است.
برخی از کارکردهای نظام رفاه
و تأمیناجتماعی در فرآیند توسعه عبارتند از نگاه چندساحتی به توسعه،
مدیریت منابع و ساماندهی منابع در حوزه رفاه و تأمین اجتماعی، مدیریت مصارف
و مردم داری.
در نظامهای رفاهی که همگرایی نسبت به تأمیناجتماعی و
توسعه دارند، رویکرد این است که افراد را از چرخهای شدن بین نسلی دور کرده
و رویکردهای کرامت بخش را ارائه دهند.
مسعود عالمی نیسی مدیر گروه تعاون و رفاه اجتماعی دانشگاه علامه طباطبایی توضیح داد: مسئله اساسی در حوزه تحولات جمعیتی کشور، این است که جمعیت با سرعت در حال حرکت به سمت سالمندی است.
در بسیاری از کشورها و حتی در برخی از کشورهای جهان سوم، هزینههای
ناباروری کاملاً تحت پوشش بیمهها قرار گرفته اند. در کشور ما در حال حاضر
حدود سه میلیون زوج نابارور وجود دارد و درمان حتی بخش اندکی از آنها
میتواند به جوان سازی جمعیت کشور کمک شایانی داشته باشد.
در حوزه
بازنشستگی نیز، تنها 50 درصد هزینههای زندگی بازنشستگان توسط صندوقهای
بیمهای تأمین میشود و البته وضعیت مستمریبگیران سازمان تأمیناجتماعی
بهتر است.
هادی خانیکی عضو هیأت علمی دانشگاه علامه طباطبایی تصریح کرد:
همواره باید نسبت توسعه و رفاه اجتماعی را مدنظر داشته باشیم. توسعه،
رسیدن به سطوح تازهای از نظم و نوآوری و گذار از ارتباطات آمرانه به
ارتباطات آزادانه است.
توسعه زمانی میتواند مطلوب و کارآمد باشد که
توازن لازم بین عدالت و آزادی برقرار شود و در چنین تعریفی است که گفتوگو
جایگاه خود را مییابد. اگر ارتباطاتی شکل بگیرد که فرصت آفرین و قابلیت
آفرین باشد، به توسعه نزدیکتر شدهایم و در چنین تعریفی از توسعه است که
جامعه به سمت گفتوگو حرکت میکند.
توسعه از زمانی شروع میشود که ذهن،
زبان و رفتار ما به مرحله گفتوگو برسد. نظام تأمیناجتماعی در جهت کاهش
فاصلهها حرکت میکند و میتواند خلق سرمایه اجتماعی داشته باشد و بهدنبال
آن، زمینه را برای گفتوگو آماده کند.
گفتوگوی اجتماعی یعنی رسیدن به
یک تصمیمگیری و هماهنگی مشترک برای حل مسئله یا اختلاف؛ به همین دلیل،
صندوقهای بازنشستگی را نباید صرفاً به عنوان یک چالش اجتماعی یا اقتصادی
ببینیم، بلکه باید چالشهای گفتوگو در این حوزه و سازوکار گفتوگو را نیز
باید در نظر داشته باشیم.
بررسی و واکاوی نگاه عرفای نجف به مسأله حکومت و سیاست
نشست بررسی و واکاوی نگاه عرفای نجف به مسأله حکومت و سیاست در مجمع عالی حکمت اسلامی مشهد برگزار شد.
حجتالاسلام علی رضاییتهرانی رئیس مجمع عالی حکمت اسلامی مشهد تصریح کرد:
یکی از اتهامات تصوف و عرفان از دیرباز دوری از اجتماع و نگاه منفی به
حکومت و سیاست بوده که ریشه این اتهام مسائلی مانند عزلت، دوری از دنیا و
دوری از اجتماع مسلمین حتی در مسجد و پناهآوردن به مکانهای اختصاصی به
نام خانقاه است.
جریان تصوف و عرفان هم در اهل سنت و هم در میان شیعه
ریشهدار است. مقصود از عارفان نجف سلسله منتهی به شوشتری و آن فرد جولاست.
در عرفای نجف هم ما 2 گونه انسان داریم که شامل فقیهاناند؛ مانند ملأ
حسینقلی همدانی و افرادی که متخصص در فقه نیستند و عوام هستند؛ مثل حداد و
طیفی از شاگردان قاضی که از اهل علم نبودهاند و برقکار و تعمیرکار
بودهاند.
فضای نجف در دوره علمای نجف فضای بستهای است و اگر خاطرات
«مستر همفر» را جعلی ندانیم، گزارشی که او از فضای نجف دارد، مشخص میکند
که چقدر فضا بسته و دور از مباحث سیاسی، حکومتی و اجتماعی است.
نگاه
ملأ حسینقلی همدانی به سیاست و حکومت از 2 عامل میتوان کشف کرد؛ عامل نخست
در پرداختن به مباحث اجتماعی فقه است و بزرگترین درس خارج فقهالقضا مربوط
به همدانی است. در عصر او حکومت اسلامی برپا نبوده است و ملاحسینقلی
همدانی در آن زمان با بصیرتی که داشته، میدانسته که شاگردانش به مسائل
اجتماعی مبتلا میشوند و به همین دلیل مسائل قضا را نوشتند.
دومین علتی که میتوان از آن، نگاه ملاحسینقلی همدانی را کشف کرد،
شاگردانی است که از او باقی مانده و به تصریح، آقابزرگ تهرانی میگوید من
با شاگردان ملأ حسینقلی همدانی بودهام که بعد از او، سیدسعید حبوبی است که
در جنگ ایتالیا و در حمله انگلیس فتوای جهاد دادند و علما زیر بیرق او جمع
شدند و 90 هزار تَن را رهبری کردند. عثمانیها به خاطر خیانتی که شد عقب
کشیدند و لشگر شیعه که در عراق زیر نظر سید سعید حبوبی متمرکز بود، ضعیف
شد.
مرقد آیت الله سیدعبدالحسین لاری در جهرم است و این فرد عجیبی است و
نخستین فردی است که در ایران حکومت اسلامی در منطقه لار تشکیل داد و
اعتقاد به ولایت فقیه و ضرورت حکومت اسلامی داشت و تصریح کرد که حکومت
طاغوت محمدعلی قاجار مشروع نیست و همکاری با او حرام است و حکومت اسلامی
تشکیل داد که شامل تشکیل نیروی نظامی و انتظامی بود.
همچنین شیخ
محمدباقر همدانی را داریم که مرقد او همدان است؛ او غیر از شیخ محمد بهار
همدانی است که قبر وی در بهار است و او 60 کتاب نوشته است و اعتقاد به
ایجاد جنبش به نفع مشروطه در همدان داشت و نیز اعتقاد داشت که مشروعیت در
ذات مشروطیت است. تشکیل نیروی نظامی بر ضد محمد قاجار از جمله دیگر
فعالیتهای او است و مانند آیت الله لاری در منطقه خود حکم شرعی دارد. در
این وضعیت پس ما باید در مصداق ببینیم عرفان، سلوک و شهود و دریافتهای
واقعی چه تأثیری دارد.
شخصیت بعدی سیدجمالالدین اسدآبادی است و درباره
او این پرسش مطرح میشود که آیا ویاهل عرفان و شهود بوده است؟ در واقع
براساس سخنان آیت الله مطهری، سیدجمال بیدارسازی در کشورهای اسلامی را آغاز
کرد و دردهای اجتماعی مسلمانان را با واقعبینی خاصی بازگو کرد و راه
چارهجویی را نشان داد و نهضت سیدجمال فکری و اجتماعی بود؛ سیدجمال هم زمان
و هم موقعیت خود را شناخت؛ وی مهمترین درد جامعه اسلامی را استبداد داخلی
و استعمار خارجی تشخیص داد و با این 2 مبارزه کرد.
روزنامه نگاری نوین
نشست روزنامه نگاری نوین در اتاق بازرگانی، صنایع، معادن و کشاورزی مشهد برگزار شد.
محمد مهدی فرقانی رئیس دانشکده ارتباطات دانشگاه علامه طباطبایی تصریح کرد: روزنامه نگاری نوین، روزنامه نگاری راه حل گراست که با روزنامه نگاری سنتی تفاوت دارد.
روزنامه نگاری راه حل گرا اغلب مساله محور و فرآیندمدار است و تنها به
توصیف اکتفا نمیکند، به چرایی رویداد یا مساله یا چگونگی حل آن میپردازد و
پیگیری زیادی برای حل مساله دارد، مشارکت جو و مبتنی بر روزنامه نگاری
شهروندی است و راه حل را در میان افراد جامعه جست و جو میکند.
روزنامه نگاری راه حل گرا، امید به اصلاح جامعه دارد، گزارشی قانع کننده
از یک راه حل است، بینشی نو را برای ایجاد تغییر در مخاطب ایجاد میکند،
هدف از آن افزایش سلامت عمومی جامعه است، به تحقیق بسیار نیاز دارد، واقع
گرا و مبتنی بر شواهد و مدارک است و تمام ماجرا را به صورت خلاقانه روایت
میکند.
روزنامه نگاری راه حل گرا نمونه موفقی از راه حل های به اجرا درآمده
توسط افراد را گزارش میکند، ارتباط عمقی با افراد مرتبط با مساله برقرار
میکند و رویکرد مبتنی بر توسعه دارد.
گرچه روزنامه نگاری راه حل گرا ریشه در ساختارهای روزنامه نگاری حرفهای
دارد اما در ادبیات روزنامه نگاری جدید، مفهومی نوظهور به شمار میرود که
هم برای کشورهای در حال توسعه و هم توسعه یافته مؤثر است.
روزنامه نگاری یعنی دردمندانه و واقع بینانه نگاه کردن به مسائل نه اینکه به صورت افراط گرایانه و منفعلانه به موضوع بپردازیم.
روزنامه نگار باید مسئولیت واژهها را برعهده بگیرد، زبان و کاربرد
زبان، نثر و ادبیات را بشناسد، بی طرف بودن به معنای خنثی بودن روزنامه
نگار نیست، روزنامه نگار قبل از هر چیز با مسئولیت اجتماعی اش شناخته
میشود و بر اساس وفاداری به ایدئولوژی یا دیدگاهی که دارد، به یک سری
منابع اجازه ظهور در گزارش خود میدهد یا تریبون دادن به عدهای دیگر را در
گزارش خود ممنوع میکند.
مهدخت بروجردی عضو دیگر هیأت علمی دانشگاه علامه طباطبایی توضیح داد:
بحران، مدیریت بحران و ارتباطات بحران در چند دهه گذشته محور بسیاری از
نوشتهها و تحقیقات در حوزه ارتباطات بوده است و این سه واژه مفاهیم کلیدی
بحث امروز ما هستند که رابطه تنگاتنگی دارند.
افراد وقتی در برابر اهداف مهم با موانعی روبه رو میشوند که نمیتوانند
برای حل آن از روشهای معمول استفاده کنند با بحران روبه رو شدهاند در
واقع بحران، تغییری است که سمت و سویش جهت منفی داشته و نشانگر نوعی تعارض
میان وضع موجود و وضع مطلوب باشد.
مخاطره جز جدایی ناپذیر زندگی بشر است، اما بحران اجتناب ناپذیر نیست،
بحران و مخاطره به هم مرتبط هستند و ناکارآمدی، ریسک را به بحران تبدیل
میکند.
تغییر تند و ناگهانی در یک یا چند متغیر اساسی در سیستم که دارای جهت
گیری منفی، شگفت آوری، فراگیری و شمول، حالت تهدیدآمیز، زمان محدود برای
عکس العمل، عدم قطعیت، تهدید اهداف حیاتی باشد بحران است.
مدیریت بحران مجموعه اقداماتی است که برای مقابله با بحرانها و کاهش صدمات ایجاد شده طراحی و اجرا میشود.
مدیریت بحران به سه فرآیند پیشا بحران، بحران و پسا بحران تقسیم میشود.
خبرنگاران، نقطه عملیاتی کردن مدیریت بحران از طریق ارتباطات بحران
هستند و دلیل اهمیت رسانهها توان آنها برای جمعی کردن روابط انسانها است.
رسانهها به مثابه منبع قدرت عمل نقش واسطه گری را میان حاکمیت و افکار
عمومی بازی میکنند و در مجموع قدرت دروازه بانی جایگاه ویژه ای به
رسانهها می بخشد.
در مرحله پیش بحران، خبرنگاران و روزنامه نگاران مشابه سامانههای هشدار
موقعیت اضطراری عمل میکنند و تحقیقات نیز نشان داده است که مردم بیشتر از
مدیران تحت تأثیر پیامهای هشدار دهنده قرار میگیرند.
روزنامه نگاران در مرحله پسابحران آرشیو کامل و جامعی از بحران تهیه
کنند و بعد از آرامش اوضاع با نگرش امید به آینده، رویدادها را تجزیه و
تحلیل کنند و مراقب باشند در جریان پسابحران دوباره یک بحران ایجاد نشود از
این رو باید درباره چگونگی و چرایی ماجرا تحقیق کنند، گذشته را چراغ راه
آینده کنند و تحلیل محتوای مطبوعات، خبرگزاریها و صدا و سیما را در برنامه
کار خود قرار دهند.