سرمقاله شرق/ رقابت در جبهه دموکراتهای آمریکا
پنجشنبه 1 اسفند 1398 - 08:47:52
|
|
راه ترقی - شرق / « رقابت در جبهه دموکراتهای آمریکا » عنوان سرمقاله روزنامه شرق به قلم فریدون مجلسی است که میتوانید آن را در ادامه بخوانید: از آغاز رقابت تعیین نامزد دو حزب بزرگ برای انتخابات سال جاری مسیحی ریاستجمهوری آمریکا و هنگامی که جو بایدن، معاون ریاستجمهور در زمان اوباما نامزدی خود را اعلام کرد، تصور میشد رقابت نهایی میان معاون پیشین ریاستجمهوری با رئیسجمهور فعلی باشد. اینکه رئیسجمهور دور قبل خود را برای دور دوم نامزد کند در آمریکا امری متعارف است و احتمال شکست چنین نامزدی هم اندک است. معمولا در پایان دور دوم رؤسای جمهور نیز رسم بر این بوده است که معاون رئیسجمهور خود را نامزد کند و در انتخابات مقدماتی حزبی و همچنین در انتخابات سراسری ریاستجمهوری نیز بخت بیشتری دارد. اما اینبار وضع فرق میکرد. با توجه به رفتارها و تصمیمات غیرعادی ترامپ، بهویژه با توجه به مطرحشدن پرونده استیضاح و محاکمه او در سنا، آن هم در آستانه گزینش نامزد دور آینده ریاستجمهوری در انتخابات درونحزبی اگر گفته میشد نامزد معتبر دیگری از حزب جمهوریخواه مثلا رکس تیلرسون، وزیر خارجه پیشین دولت ترامپ، در مقابل او برخاسته است، شاید میشد پیشبینی کرد آرای درونحزبی جمهوریخواهان به سود نامزد متعارفتری مانند تیلرسون باشد. اما با بودن بایدن و نام شناختهشدهاش، کمتر احتمال میرفت شخص دیگری در انتخابات درونحزبی دموکرات در برابر او بایستد. پیشبینیها و سنجش افکار اولیه حتی پس از آنکه کسانی مانند سندرز و الیزابت وارن اعلام نامزدی کردند، از موقعیت بیرقیب جو بایدن حکایت داشت. نامزدی او میتوانست موقعیت ترامپ را در انتخابات دور دوم به مخاطره بیندازد. به همین دلیل ترامپ به شیوه بازاری خود به تخریب چهره رقیب پرداخت. ابتدا فرزند بایدن را که در اوکراین مدیریت یک شرکت نفتی را برعهده داشت به فساد مدیریتی و سودجویی از رانت آقازادگی متهم کرد، سپس با گروکشی 700 میلیون دلار وام مورد نیاز اوکراین، پرداخت آن وام را موکول به این کرد که رئیسجمهور آن کشور مدیریت رانتی بایدن جوان را تأیید کند. وقتی این گروکشی لو رفت، تصور میرفت بایدن در موضع مظلومانه موقعیت بهتری داشته باشد، اما حزب بایدن و بهویژه نانسی پلوسی، رئیس مجلس نمایندگان، به تبلیغ درباره رفتار غیراخلاقی ترامپ اکتفا نکرد و موضوع استیضاح او را به اتهام سوءاستفاده از قدرت تدارک دید و با تصویب مجلس نمایندگان پرونده او را برای محاکمه به سنا ارسال کرد. دونالد ترامپ مرتکب جرائم مالیاتی و اداری متعددی شده که شاید به آن دلایل به اندازه کافی قابل تعقیب بود، اما نانسی پلوسی و همکارن دموکراتش تصور میکردند از این زاویه بهتر بتوانند اولا پاسخ دندانشکنی به اقدام تخریبی او بدهند و ثانیا ضربه کارسازی به شانس انتخابات دور دوم او وارد کنند. به نظر میرسد نتیجه معکوس از آب درآمده باشد! سنا با رسیدگی کاملا سیاسی، ترامپ را تبرئه کرد. او که گویی با این تبرئه خود را از همه اتهامها و بدنامیها مبرا دانسته است با سربلندی به تبلیغات خود ادامه داد. در مبارزات درونحزبی جمهوریخواهان نیز در مقابل چند نامزدی که بیشتر خواهان ثبتنام خود به عنوان نامزد ریاستجمهوری برای بهرهمندی آینده بودند، با آرای 98 و 99 درصدی پیروزمندانه به پیش میرود و نامزدی او قطعی است.اما گویی ضربه او به جُو بایدن با وجود ثابتنشدن اتهام به فرزند او، کاریتر بوده است، زیرا از آن پس آمار محبوبیت بایدن رو به کاهش بوده است. از طرفی، در مقابل بایدن چند نامزد نامدار قد علم کردند. برنی سندرز که در مقابل هیلاری کلینتون نیز مبارزه جانانهای کرده بود، خود را نامزد ریاستجمهوری کرد. سپس الیزابت وارِن که علاوهبر سوابق سیاسی شناختهشده و قدرت بیان، در سخنرانیهایش با نوعی چالاکی و انرژی روی صحنه میرود که گویی میخواهد پیربودن رقبا و شادابی خودش را به رخ بکشد، وارد صحنه شد. بعد هم رقبای جوانتر به صحنه آمدند و با اندکی تأخیر مایکل بلومبرگ، شهردار پیشین نیویورک و میلیاردر صاحب رسانههای شخصی و نفوذ اجتماعی وارد مبارزه شد. در این میان، برخورد عصبی جو بایدن با چند منتقد جوان ظاهرا به او لطمه بیشتری زد. ضمن اینکه او نه سخنور ورزیدهای در حد اوباما و نه شومنی پوپولیست و عوامفریب در حد ترامپ است. نتیجه اینکه سنجش افکار و آمارهای بعد از انتخابات اولیه نیوهامشایر و بعد از آن آرای جو بایدن را رو به افول نشان میدهد. آخرین نظرسنجیها حکایت از محبوبیت 29 درصدی سندرز، 22 درصدی بایدن، 14 درصدی بلومبرگ و 12 درصدی وارن دارد. کاندیداهای جوانی که خوش درخشیدند در ادامه انتخابات درونحزبی به زیر هشت و شش و چهار درصد افول کردهاند. نکته جالب، افزایش نتایج انتخابات اولیه بهنفع برنی سندرز است. او از لحاظ عقاید و سوابق مردمیتر از دیگران است و ابایی ندارد در محیط محافظهکار آمریکا خودش را سوسیالدموکرات بنامد. گفته میشود ترامپ نیز به همین دلیل مقابله با او را راحتتر از مقابله با بایدن میداند و به همین دلیل درصدد تخریب بایدن برآمد. اما نکته جالب استقبال انتخابات درونحزبی، بهویژه ازسوی جوانان از سندرز و عقاید اجتماعی او و حماتیش از حقوق انسانی و اجتماعی طبقات پایین و آسیبپذیر و طرفدار خدمات آموزشی و بهداشتی و عمرانی بیشتری ازسوی دولت بر پایه اصلاحات مالیاتی است. درست است که طرفداران حزب دموکرات آمریکا بیشتر از میان افراد تحصیلکرده شهری، بهویژه در دو ساحل شرقی و غربی هستند که سطح فرهنگی بالاتری دارند، اما چنین گزینشی، در میان ملتی که در 70 سال تبلیغات ضدسوسیالیستی در دوران مقابله با شوروی واژه سوسیالیسم را نوعی کفر تلقی میکرد، بسیار امیدبخش است. اکنون وضعیت بلومبرگ نیز قدری بهبود یافته است. وضعیت الیزابت وارن ثابت مانده و وضعیت رو به افول جو بایدن چندان امیدبخش به نظر نمیرسد. منطقی است اگر در برابر آن درخشش آغازین اینک با آبرومندی انصراف خود را اعلام و شرایط را برای کمک به نامزد حزبی خود فراهم کند. هنوز امکان تغییر و تحولات دیگر باقی است، اما احساس میشود رقابت اصلی میان سندرز -که سرمایهاش خوشنامی و مردمیبودن و نقاط ضعفش یهودیبودن در جامعه آمریکایی و نیز سن بالای اوست- و بلومبرگ -که نقطه ضعفش تعلقداشتن به بالاترین طبقه اجتماعی و اقتصادی آمریکا که در نقطه مقابل سندرز است و سرمایه اجتماعیاش بهرهمندی از امکانات بیشمار رسانهای و بهویژه سرمایه مالی شخصی است- باشد. الیزابت وارن نقطه ضعفش این است که مانند آن دو شناختهشده نیست. نقاط مثبتش شادابی بیشتر و سخنوری است. ضمنا میخواهد نخستین زنی باشد که به ریاستجمهوری میرسد و شکست هیلاری کلینتون را جبران میکند. البته معلوم نیست در جامعه بیشتر محافظهکار آمریکا زنبودن برایش یک امتیاز است یا نقطه ضعف؟
http://www.RaheNou.ir/fa/News/100592/سرمقاله-شرق--رقابت-در-جبهه-دموکراتهای-آمریکا
|