راه ترقی
شعری که ما را از تاریکی بیرون کشید
يکشنبه 15 تير 1399 - 20:21:17
راه ترقی -

برای دیدن این کلیپ لطفا امکان استفاده از جاوا اسکریپت را در مرورگر خود فعال نمایید،و از مرورگر خود را بروزرسانی نمایید

آخرین خبر / استیون گرین‌بلت، نویسندۀ کتاب «جهان چگونه مدرن شد؟»، از نوشتن دربارۀ بزنگاهی تاریخی سخن می‌گوید.
لوکرتیوس بر این باور بود که خورشید به دور زمین می‌چرخد. گمان می‌کرد کِرم‌ها به نحوی خودانگیخته از درون خاک خیس به وجود می‌آیند. در تبیین صاعقه آن را دانه‌های آتشی می‌دانست که از دل ابرهای توخالی بیرون می‌جهند. و زمین را همچون مادر یائسه‌ای تصویر می‌کرد که زاد و ولد بسیار دیگر رمقی برایش باقی نگذاشته است. با همۀ این‌ها، در کنه شعر اصول بنیادی درکی مدرن از جهان وجود دارد.
به گفتۀ لوکرتیوس، مادۀ سازندۀ عالم شمارِ بی‌نهایتی از اتم‌هاست که به نحوی تصادفی، همچون ذرات غبارِ رقصان در پرتوی از آفتاب، در فضا حرکت می‌کنند. این اتم‌ها باهم برخورد می‌کنند، به هم وصل می‌شوند، ساختارهایی پیچیده تشکیل می‌دهند، و دوباره از هم می‌پاشند و پراکنده می‌شوند؛ همۀ اینها در قالب فرایند بی‌وقفه‌ای‌ست از خلق و هدم، از آفرینش و تخریب.
وقتی به آسمان شب نگاه می‌کنید و، حیران و منقلب، از مشاهدۀ ستارگان بی‌شمار به شگفت می‌آیید، در حال تماشای کاردستی خدایان یا گنبد مینای جاویدی جدا از جهان فانی ما نیستید. شما در حال تماشای جهان مادی واحدی هستید که خودتان نیز بخشی از آن‌اید و از آن عناصر ساخته شده‌‌اید. نه طرح و نقشۀ عظمایی، نه معمار الوهی‌ای، و نه طراحی هوشمندی، هیچ‌یک از اینها وجود ندارد. هرچیز و همه‌چیز، از جمله گونۀ زیستی‌ای که به آن تعلق دارید، ظرف یک بازۀ زمانی عظیم تطور یافته و به وجود آمده است.
بر طبق نظر لوکرتیوس، در عالمی که این‌گونه تشکیل شده است هیچ دلیلی وجود ندارد که فکر کنیم زمین یا ساکنان آن جایگاهی محوری دارند، و باز هیچ دلیلی وجود ندارد که انسان‌ها را از همۀ جانوران دیگر متمایز کنیم. نه هیچ امیدی به تطمیع یا تشفی خاطر خدایان هست، نه هیچ جایی برای خشک‌اندیشی مذهبی؛ نه توجیهی برای رویای قدرت بی‌حد؛ نه دلیلی برای جنگ‌های کشورگشایانه، نه امکانی برای سیطره‌یافتن بر طبیعت. آنچه لوکرتیوس عرضه می‌داشت حسی از رهایی و قدرت خیره‌نگریستن به چیزی بود که زمانی بسیار شوم و هولناک به نظر می‌رسید. آنچه آدمیان می‌توانند و باید انجام دهند غلبه بر ترسهایشان است؛ پذیرش این واقعیت است که هم خودشان و هم تمامی چیزهایی که به آنها برمی‌خورند زودگذر است؛ و گشودن آغوش خویش است بر روی لذت و زیبایی جهان.
(از پیشگفتار نویسنده)
جهان چگونه مدرن شد؟
داستان یک «پیچ»، یک کاتب، یک کتاب
استیون گرین‌بلت
مهدی نصراله‌زاده
برندۀ جایزۀ پولیتزر آثار غیرداستانی
چاپ سوم 1398
404 صفحه
62000 تومان
bidgol.publishing

http://www.RaheNou.ir/fa/News/141499/شعری-که-ما-را-از-تاریکی-بیرون-کشید
بستن   چاپ