راه ترقی
زمین سوخته؛ روایت احمدمحمود از سه‌ماه نخست حضور دشمن در آبادان
پنجشنبه 4 مهر 1398 - 9:16:59 AM
ایرنا

راه ترقی- نویسندگان حوزه تولیدات ادبی خاصه ادبیات داستانی در نگاهی کلان دو منظر را در خلق آثارشان مورد توجه قرار می دهند. منظر نخست برگرفته شده از نگاه و تخیل صرف و آمیزه ای از حس، نگاه و درک زیبایی شناسانه آنها از جهان بیکران ادبیات در خلق آثار است.

منظر دیگر؛ درک، لمس و شهود وقایع و اتفاقات تاریخی زمانه و عصری که در آن زیست کرده و یا حوادثی که در بستر تاریخ پیش از آنها به وقوع پیوسته و مورد الهام و اقتباس شان قرار می گیرد.

تردیدی وجود ندارد که نویسندگان در هر دو گونه این دسته از تولیدات ادبی، آثار ماندگاری را در ادبیات جهان و همچنین ادبیات کشورمان خلق کرده‌اند. نکته دیگر آنکه هیچ قانونی مبنی بر این اصل وجود ندارد که نویسنده یا باید بر اساس تخیل صرف خود دست به خلق آثار ادبی بزند و یا با اتکا، الهام، درک و اقتباس از رخدادها و حوادث تاریخ معاصری که در آن زیست می کند و یا تاریخ گذشتگانی که بنا به منابع مکتوب آنها را مورد مداقه و پژوهش قرار داده به خلق اثر ادبی اقدام کند.

دو ویژگی مهم نویسندگان نسل اول دفاع مقدس

اما در ادبیات معاصر کشورمان بزنگاه هایی چون انقلاب شکوهمند اسلامی و یا دفاع مقدس دو اتفاق تاریخی بزرگ بود که نه تنها کشورمان که جهان را تحت تاثیر خود قرار داد. به همین واسطه است که نسل نخست نویسندگان حوزه ادبیات انقلاب و به ویژه ادبیات دفاع مقدس از جمله نویسندگانی بودند که نه تنها مفهوم حماسه هشت سال دفاع مقدس را در سالهای حیات شان با پوست و گوشت و استخوان تجربه کرده و به شکل شهودی ناظر آن بودند که بخش مهمی از همان نویسندگان، خود از جمله افرادی بودند که در مناطقی زیست می کردند که نخستین چکمه های رژیم بعث به عنوان کشور متجاوز به میهن اسلامی و انقلابی مان، ایران را از نزدیک مشاهده کردند.

درست به همین سبب است که وقتی نسل نخست نویسندگان ادبیات دفاع مقدس کشورمان را مورد رصد قرار می دهیم متوجه می‌شویم که اغلب آنها نویسندگانی هستند که یا اهل جنوب و جنوب غرب ایران بوده اند و یا به واسطه وقوع حماسه هشت سال دفاع مقدس خود را برای مشاهده عینی، ملموس و نزدیک به جبهه های حق علیه باطل رساندند.

از مدار صفر درجه تا زمین سوخته

یکی از این دست نویسندگان نام‌آور در میان فعالان عرصه ادبیات داستانی کشورمان که دامنه شهرت او در دو بعد ملی و بین المللی به عنوان یکی از سرمایه‌ها و گنجینه های ادبیات داستانی معاصر ایران شناخته می‌شود زنده یاد احمد اعطا که بیشتر او را با نام مستعار احمد محمود می شناسیم، است.

در میان آثار ماندگار و جریان‌ساز احمد محمود در حوزه ادبیات داستانی معاصر کشورمان، پنج رمان همسایه ها، داستان یک شهر، زمین سوخته، مدار صفر درجه و درخت انجیر معابد، از اثرگذارترین، جریان سازترین و خواندنی ترین رمان های ایرانی به شمار می‌روند. از این میان دو اثر مدار صفر درجه و زمین سوخته به شکل مستقیم بازتاب دهنده نگاه احمد محمود نسبت به وقایع جنگ هشت ساله و دفاع مقدس کشورمان در تاریخ ادبیات انقلاب و دفاع مقدس به شمار می‌رود.

تا تهران موشک نخورد، جنگ را حس نخواهد کرد

نکته حائز اهمیت در این میان آن است که خود احمدمحمود از اهالی اهواز است و به دلیل زیست در همین نقطه بود که بسیار زودتر از دیگر هموطنان خود و دیگر نویسندگان کشورمان آغاز تجاوز رژیم بعثی به ایران و شکوه حماسه هشت سال دفاع مقدس را لمس کرد و با حوادث آن همراه بود.

به گونه ای که خود درباره نگارش رمان زمین سوخته گفته است: «وقتی خبر کشته شدن برادرم را در جنگ شنیدم، از تهران راه افتادم رفتم جنوب. رفتم سوسنگرد، رفتم هویزه. تمام این مناطق را رفتم. تقریباً نزدیک جبهه بودم. وقتی برگشتم، واقعاً دلم تلنبار شده بود. دیدم چه مصیبتی را تحمل می‌کنم. اما مردم چه آرامند. چون تا تهران موشک نخورد، جنگ را حس نخواهد کرد. دلم می‌خواست لااقل مردم مناطق دیگر هم بفهمند که چه اتفاقی افتاده است. همین فکر وادارم کرد که زمین سوخته را بنویسم».

احمد عطا؛ از احمد احمد تا احمد محمود

احمد محمود نام مستعار نویسنده‌ای است که از سال 1333 با نوشتن داستان کوتاه «صب میشه» پا به قلمرو داستان‌نویسی گذاشت. نام شناسنامه‌ای او احمد اعطا است. بازی روزگار چنین بود که وقتی این داستان را در سال 1333 به هیات تحریریه مجله امید ایران برای چاپ ارائه داد، از ترس اینکه مبادا دوستانش او را مسخره کنند و بگویند حالا محمود اعطا هم خودش را در جرگه نویسندگان جا زده است، از هیات تحریریه خواست تا این داستان را به نام مستعار «احمد احمد» منتشر کنند و مجله هم همین کار را کرد.

هفته بعد، احمد اعطا داستان دیگری را به مجله داد، گروه هیات تحریریه به او گفتند که ما دوستی داریم به نام احمد موسوی که نوشته‌هایش را زیر نام مستعار «احمد احمد» می‌نویسد و بهتر است او نام دیگری انتخاب کند. او می‌گوید پس بنویسید: «احمد محمود و چنین می‌شود که نام احمد محمود ماندگار می شود و همه آثار احمد اعطا در پنجاه سال گذشته زیر نام احمد محمود به چاپ می‌رسد».

رمان زمین سوخته که برای نخستین بار در سال 1361 و در اوج کوران حماسه جنگ تحمیلی در کشورمان به قلم احمد محمود به رشته تحریر درآمد، از آن دست رمان هایی بود که تا اواخر دهه هفتاد نه تنها به عنوان یکی از پرفروش‌ترین رمان‌های حوزه دفاع مقدس به شمار می رفت که به دلیل داستانی ساده، روایتی آشنا، ملموس، عینیت گرایی و جزئی پردازی احمدمحمود از بازه زمانی سه ماهه نخست آغاز تجاوز به منطقه جنوب کشورمان به ویژه در شهرهای اهواز، اندیمشک، آبادان و سوسنگرد یکی از جریان سازترین و اغراق نیست (اگر بگوییم از پیشقراولان عرصه ادبیات داستانی و خلق رمان با محوریت و مفهوم دفاع مقدس) شناخته می شود.

زمین سوخته از چه می گوید

تابستان 1359 راوی (که با مادر، خواهر و چند برادر خود در اهواز زندگی می‌کند) همچون دیگر اهالی منطقه شاهد آغاز جنگ تحمیلی ایران و عراق است. جنگی که در آغاز از سوی مردم جدی انگاشته نمی‌شود، اما خیلی زود تبعات و آثار جنگ دامن‌گیر مردم و دولت می‌شود. با آغاز جنگ تحمیلی و شروع بمباران مناطق مسکونی، خانواده راوی نیز مانند سایر مردم در صدد مهاجرت بر می‌آیند اما این کار چندان ساده نیست. کارمندان اداره طبق بخشنامه استانداری موظف به حضور در محل کار خود هستند، افزون بر آن که خروج از شهر هم به خاطر ازدحام مردم مشکلات خاص خود را دارد.

خانواده راوی به دشواری با قطار شهر را ترک می‌کنند و تنها راوی و دو برادرش یعنی خالد و شاهد به اقتضای موقعیت شغلی ماندگار می‌شوند.

بعد از بمباران مسکونی راوی، به محله دیگری از اهواز نقل مکان می‌کند و در آنجا با شخصیت‌های دیگری چون امیر سلیمان دبیر بازنشسته، محمد مکانیک، ننه باران (پیرزنی که تازه فرزندش به شهادت رسیده)، عادل، میرزا علی، گلابتون، پاپتی، ناپلئون، یوسف بی‌عار، احمد فری و چندین راننده کبوتر باز و دزد که اغلب در قهوه‌خانه‌ای در همان محله می‌پلکند، به فراخور فراز و فرود داستان، اتفاقات و حوادث روزهای آغازین جنگ و بمباران آشنا می‌شود.

دیری نمی‌گذرد که خالد بر اثر اصابت ترکش شهید می‌شود. در پی این حادثه، شاهد، برادر خالد شرایط روحی و روانی خود را از دست می‌دهد و برای درمان به تهران اعزام می‌شود. راوی که اینک تنها مانده یک روز خانه را ترک می‌کند و به منزل ننه باران می‌رود.

از آن پس او بیش از پیش نظاره‌گر واکنش‌های مردم، برخی سودجویی‌ها و فداکاری‌های افراد بسیار است. در این بخش از رمان فقر، کمبود غذا و بیکاری ناشی از تخلیه شهر و عدم امنیت در منطقه و هرج و مرج حاکم بر فضای شهر هرچه بیشتر و پررنگ‌تر توصیف می‌شود. مهم‌تر از همه اینها حملات هوایی و زمینی پیاپی و کشته شدن آشنایان و دوستان راوی، او و سایر شخصیت‌های داستان را بهت‌زده و نگران می‌کند. در واقع این وقایع بخش عظیمی از استخوان‌بندی محتوای رمان را شکل می‌دهد.

سرانجام با تماس تلفنی که خبر از بستری شدن و وخامت حال شاهد، برادر راوی می‌دهد، او هم عازم سفر می‌شود. یک شب قبل به خانه خود برگشته تا طبق قرار، برادرش صابر به او تلفن بزند. فردای آن شب قبل از ترک شهر تصمیم می‌گیرد به خانه ننه باران برود تا لوازم خود را بردارد، اما صبح زود که به سمت محله ننه باران به راه می‌افتد ناباورانه خود را در برابر تلی از خاک و دود و اجساد اهالی محل می‌بیند. راوی متوجه می‌شود نیمه‌های شبِ قبل، محله مورد اصابت موشک قرار گرفته و بسیاری از ساکنان آن از جمله ننه باران کشته شده‌اند.

واقع گرایی و خلق قهرمان های ملموس

قاطبه کارشناسان و منتقدان در عرصه ادبیات داستانی کشورمان، آثار و رویکرد زنده یاد احمد محمود در حوزه مکاتب مختلف ادبیات داستانی را بسیار وامدار ادبیات رئالیستی یا ادبیات واقع گرایانه می دانند.

در حقیقت همین نگاه واقع گرایانه در روایت آثار داستانی چه در حوزه دفاع مقدس و چه در حوزه رئالیسم اجتماعی به عنوان دیگر سبکی که احمد محمود در آن تبحری خاص داشت باعث می شود قلم حقیقت گرای احمد محمود را نسبت به آنچه که به عنوان یک ناظر و مخاطب بی طرف به بازتاب تلخی ها و زشتی ها در کنار شیرینی ها و زیبایی های زندگی تصویر و ترسیم می کند، مورد توجه قرار دهد. چنین مولفه هایی‌ست که اقبال مخاطبان به ادبیات و آثار احمد محمود را باعث می شود.

دیگر ویژگی خاص ادبیات داستانی احمد محمود به خلق شخصیت ها، کاراکترها و قهرمان هایی بازمی گردد که به دلیل نزدیکی به جامعه مخاطب، بدون اغراق و شاخ و برگ های بی مورد، قهرمان هایش به انسان های ملموس، آشنا و قابل درک بدل می شوند.

همین ویژگی قهرمان های احمد محمود است که در نخستین صفحات کتاب ها و داستان‌های او توسط مخاطبان پذیرفته شده و خوانندگان بیشترین دامنه همذات پنداری را با این قهرمان ها از خود بروز می‌دهند.

پرهیز از ادبیات شلخته

شهریار عباسی نویسنده، منتقد ادبی و پژوهشگر درباره ویژگی‌های قلم و ادبیات احمد محمود به ایرنا با اشاره به آنکه احمد محمود از جمله معدود نویسندگان ایرانی است که ادبیات و لغات او کاملاً پاکیزه، دقیق و خالص است گفت: این به معنای عدم استفاده احمد محمود از لغات و یا تعابیر دیگر زبان‌ها مانند زبان عربی و یا فرانسه که به زبان فارسی اضافه شده نیست.

وی ادامه داد: در حقیقت او تلاش می‌کند به دور از متن سنگین و ثقیل، در روایت داستانی خود از آشناترین و شناخته شده ترین واژه ها و در عین حال تاثیرگذارترین آنها برای روایت خود بهره ببرد. به همین سبب است که نثر احمد محمود نثری شتابزده نیست و نمی‌توان شلختگی را که به عنوان یکی از آسیب‌های برخی نوشته های ادبیات داستانی در فضای قصه گویی کشورمان شناخته می‌شود، در آثار احمد محمود رصد کرد.

اتکا به چارچوب ها و قواعد رمان نویسی مدرن

به گفته عباسی، نکته حائز اهمیت دیگر آن است که احمد محمود بر اساس قوانین و چارچوب های رمان نویسی مدرن و دانشی که در این حوزه داشت تلاش می‌کرد تا آثار خود را در قالب رمان و یا مجموعه به مخاطب ارائه دهد. آثاری که همواره برچسب ادبیاتی واقع گرا، رئالیستی و قابل درک برای مخاطب را با خود به همراه دارند. به همین سبب است که قاطبه کارشناسان و منتقدان ادبی رمان های احمد محمود را از جمله کم نقص ترین آثار ادبیات داستانی کشورمان می دانند.

بهره بردن از تجربیات شخصی در زندگی

این پژوهشگر و منتقد ادبی یادآور شد: از منظر محتوا و فضای بازتاب داده شده در آثار احمد محمود می توان دریافت که این نویسنده یکی از قوی ترین نویسندگان ایرانی است که نه تنها در جنوب کشور و اهواز متولد شده، زیست و رشد پیده کرده است که در اتفاقات تاریخ معاصر کشورمان مانند جنگ تحمیلی نیز در همین شهر حضور داشته است.

وی افزود: بر همین اساس است که وقتی از مردمان جنوب حرف می زند در حقیقت نه تنها از خود مردمان آن اقلیم و منطقه جغرافیایی می‌نویسد که حتی تلاش می‌کند گفتار و یا تکه کلام ها و ضرب المثل های مردمان آن خطه از ایران را به گونه‌ای به رشته تحریر درآورد که تمامی خوانندگان را به ملموس بودن این افراد مهمان کند.

شخصیت های آشنا و قابل شناسایی در جامعه

این برنده جایزه ادبی جلال در ادامه ویژگی های قلم و آثار ادبی احمد محمود، حضور و وجود مفهوم آشنا و روایت سیال جامعه را در متن آثار ادبیات داستانی محمود از دیگر مولفه های ویژه این نویسنده برشمرد و خاطرنشان کرد: شخصیت ها و قهرمان های احمد محمود شخصیت‌هایی زاییده تخیل با ویژگی هایی که کمتر می‌توان میان عموم افراد جامعه سراغ آنها را گرفت نیستند، این شخصیت ها افرادی آشنا چه در زمینه شناسنامه فیزیکی و چه در قالب اخلاقی هستند و ما به ازاهای آنها را در جامعه می توان به وضوح رصد کرد.

وی افزود: به همین سبب است که مخاطب در درک، دریافت و همذات پنداری با قهرمان ها و آثار احمد محمود نیازمند کشف و شهود ابعاد روانشناختی و یا خلقی این قهرمان ها نیست. به سبب همین آشنایی و قرابت در پذیرش است که مخاطبان بیشترین حس همراهی و همذات پنداری را با آثار احمد محمود دارند.

بریده ای از رمان زمین سوخته

در پایان این نوشتار و برای آشنایی هر چه بیشتر به زبان و روایت احمد محمود در رمان زمین سوخته؛ بریده ای از این اثر را با هم مرور می کنیم:

«پسرت آدم کشته خواهر»

افندی زیر لب می گوید:

«به هه!...آدم!»

کسی از میان جمعیت بلند می گوید:

- آدم نکشته! عدالت را اجرا کرده!

حاج افتخار سر بر می گرداند به طرف صدا و می گوید: بله!...ما هم می دونیم...عدالت را اجرا کرده!

حالا، خنده از روی لبان حاج افتخار زایل شده است، ادامه می دهد: اما عادل مجری عدالت نیست!... باید اونا را تحویل می دادن! باید تحویلشان می دادن به دادگاه انقلاب.

محمد مکانیک می گوید: ولی حاج افتخار، مردم حوصله این کار را ندارن! مردم کتک خوردن! بدبختی کشیدن!... کم حوصله شدن!... به علاوه همه چیز گواهی می دهد که دزدی کردن، سابقه هم داره... توآبادان، تو خرمشهر و جاهایی دیگه، خود مردم دزدها را محاکمه کردن و اعدامشان کردن!

حاج افتخار، با حوصله به حرف های محمد میکانیک گوش می دهد و بعد با صدایی که حالا کمی خشدار شده است، می گوید: اگر این طور پیش بره،همه چیز به هم می ریزه!...»


http://www.RaheNou.ir/fa/News/82297/زمین-سوخته؛-روایت-احمدمحمود-از-سه‌ماه-نخست-حضور-دشمن-در-آبادان
بستن   چاپ