اصلاح طلبان و تکرارهای سوخته
سه شنبه 16 مهر 1398 - 16:06:22
|
|
راه ترقی - صبح نو / متن پیش رو در صبح نو منتشر شده و انتشار آن به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست هر روز از گوشهوکنار جریان اصلاحات افشاگریهایی علیه سیاستهای معمول این جریان به گوش میرسد. یکی از این سیاستها که طی سالهای اخیر امتیازهایی نسبی برای اصلاحطلبان به بار آورده، «تکرار میکنم» است که جدیداً مورد نقد همهجانبه تعدادی از فعالان این جریان قرار گرفته است. پای ثابت انتقاد از تکرارهای خاتمی، محمدرضا تاجیک بوده است. پایان دوره تکرار انتخابات مجلس یازدهم پیشروست؛ اصلاحطلبان همچنان نگرانند تا مبادا مخاطب رأیشان پای صندوقهای رأی حاضر نشوند. این نگرانی بیشتر به خاطر عملکرد دولت نزدیک به اصلاحات در سالهای اخیر بوده است. همین نگرانی آنها را نسبت به کارایی و کارآمدی حربه «تکرار میکنم» به تشکیک واداشته است. از همینرو، بسیاری از اصلاحطلبان از جمله تاجیک بر آن شدهاند تا با نقد خاتمی و جایگاه او در جریان اصلاحطلب، سیاست «تکرار میکنم» را نخنماشده و بیتأثیر بدانند؛ امری که با توجه به اعتراف شخص خاتمی پر بیراه نیست. خاتمی در انتخابات مجلس دهم که همزمان با انتخابات مجلس خبرگان رهبری برگزار شد؛ نقش بسزایی داشت و با واژه «تکرار» خود برای تحریک اصلاحطلبان و رأیشان به لیست امید، اصطلاحاً «ریش گرو گذاشت». عملکرد اصلاحطلبان حاضر در دولت دوازدهم و مجلس دهم، چنان ناامیدکننده بود که بسیاری از فعالان سیاسی اصلاحطلب و همچنین بدنه حامی آنان صریحاً عنوان کردند که دیگر پا پیش گذاشتن چهرههایی مثل خاتمی هم تأثیری در رأی دادن مردم به این جریان نخواهد داشت و لذا باید به فکر چارهای در این عرصه باشند؛ حتی خود خاتمی هم در چند سخنرانیاش صریح و آشکار عنوان کرد که دیگر حتی خواسته او هم اعتباری پیش مردم ندارد و باید در فرصت باقیمانده تا انتخابات نسبت به انجام اقدامات جدی عمل کرد و چارهای دیگر اندیشید؛ البته پیشنهادهای بسیاری هم از ناحیه چهرههای برجسته جریان اصلاحات ارائه شد که به نظر میرسد همچنان منجر به تصمیم نهایی درون این جریان نشده است. برخی اصلاحطلبان نظیر «سعید حجاریان» و حامیان نظریات او، پیشنهاد اولیه تحریم انتخابات در صورت عدم تحقق شروط این جریان را از جانب اصلاحطلبان مطرح کردند که البته بعدها از ناحیه خود آنان چنین تصمیمی بیفایده و منجر به افزایش فاصله حاکمیت و جریان اصلاحات خوانده شد. علیه خاتمی محمدرضا تاجیک، یکی از فعالان جریان اصلاحطلب، اخیراً در اظهاراتی با زیر سؤال بردن ریاست خاتمی بر جبهه اصلاحات گفته که «شخص آقای خاتمی هیچگاه مدعی رهبری جریان اصلاحطلبی نبوده، هیچ کجا گزاره و ادعایی از ایشان نیست که بگوید من رهبر جریان اصلاحطلبی هستم». گزاره تردید در رهبری خاتمی بر اصلاحطلبان البته چند ماهی میشود که از سوی افرادی مانند بهزاد نبوی و کرباسچی تکرار میشود. تاجیک در بخش از اظهاراتش، با تشبیه رییس دولت اصلاحات به «بُت» اظهار کرد: «منش دیرینه ما این است که همواره بتی ساختیم و بعد در جلوی آن تعظیم کردیم؛ مردمی که بالاخره یکی را بُت میکردند، اسمش را میگذاشتند رستم و بعد خود میهراسیدند. طرف را به عرش میرساندند و میگفتند بالاتر و والاتر از تو یافت نمیشود؛ بنابراین دربارهاش شروع میکردند به طواف کردن و کوتوله بودن خود را درباره آن چیزی که خود عظیم و بزرگ ساخته بودند، پوشش میدادند». این فعال اصلاحطلب تصریح کرد: «به نظر من این صفت تاکنون ادامه پیدا کرده و ظاهراً ما بدون قطب و بدون رابطه مریدومرادی نمیتوانیم باشیم؛ بدون این فرهنگ شعبانکارگی که به شکلی در ما بازتولید شده و ما بالاخره برخی از افراد را بولد میکنیم، از آنها مجسمه میسازیم، در دیوار خانهمان نصب میکنیم، صداهایشان را پژواک میدهیم و از همه حالاتشان روایتی و داستانی میسازیم؛ از خوابیدنش، از برخاستنش و از او یک اسطورهای میسازیم؛ یعنی آنچه میگوید همان است که حق است، همان است که واقعیت است، نباید تردید کرد و هر کسی تردید کند، طرد میشود. این را چه کسانی میسازند؟» با لیستی رأی دادن مخالف هستم تاجیک با رد صریح رهبری فردی در جریان اصلاحطلب و تاکید بر رهبری جمعی گفت: «من نقدم همین است که بالاخره جریان اصلاحطلبی قرار بوده که بیاید و رهبری ما هم رهبری جمعی باشد». او با انتقاد از انحصار و تصلب به وقوع پیوسته در رهبری جریان اصلاحطلب، تاکید کرد: «رهبران انتخاب نمیشوند، رهبران از پسِ پرده بیرون میآیند و نمایان میشوند و همگان شأنیت آنها را برای رهبری به رسمیت میشناسند، نه اینکه یک عده خاص به صورت خاص، به صورت تفویضی و انتصابی یا عدهای خاص بالاخره این لیدری و رهبری را ایجاد کنند». این نظریهپرداز اصلاحطلب تاکید کرد: «آیا قرار است در درون خودمان هم یک عدهای اصلاحطلبتر شوند، یک عده کمتر اصلاحطلب شناخته شوند؟ خب اینطوری که ما داریم همان چیزی را بازتولید میکنیم که نافی آن هستیم. ما متفاوت هستیم به علت اینکه اجازه دادیم انسانها شأنیت و فردیت خودشان را داشته باشند و با حفظ فردیتشان در جمع معنا پیدا کنند». وی ضمن مخالفت با لیستی رأی دادن در انتخابات، تلویحاً سیاست تکرار میکنم را به باد نقد گرفت و تاکید کرد: «حتی ما میبینیم که من به همین علت با لیست و لیستی رأی دادن مخالف هستم. لیستی رأی دادن یعنی اینکه من میخواهم حداکثر را داشته باشم و هر کسی را در لیست بگنجانم که لیست پر شود». همانطور که عرضه شد، گزاره تردید در رهبری خاتمی بر اصلاحطلبان، چند صباحی میشود که از سوی افرادی مانند بهزاد نبوی و کرباسچی کلید خورده است. کرباسچی در گفتوگویی اعلام کرد: «جریان اصلاحات که فاقد رهبری رسمی و تشکیلاتی است به سازماندهی و رهبر نیاز دارد». این اظهارنظر البته با واکنشهای تندی از سوی اصلاحطلبان مواجه شد؛ هرچند بسیاری از اصلاحطلبان طی هفتههای گذشته، با تکرار ضمنی اظهارات کرباسچی، گزاره او مبنی بر فقدان رهبری در جریان اصلاحات را بهنوعی تکرار کردهاند. بهزاد نبوی گفته بود که «خاتمی خودش ادعای رهبری اصلاحات را ندارد»؛ زیباکلام تصریح کرده بود که «من نمیدانم رهبر اصلاحات کیست»؛ زیدآبادی تاکید کرده بود که «رهبران اصلاحطلب فاقد توانایی فکری هستند» و نهایتاً حسین مرعشی از لزوم همراهی رهبری اصلاحات با مردم کوچه و خیابان گفته بود.
http://www.RaheNou.ir/fa/News/83558/اصلاح-طلبان-و-تکرارهای-سوخته
|