راه ترقی
مجلس به افرادی نیاز داردکه از خودشان بگذرند
دوشنبه 11 آذر 1398 - 09:55:05
راه ترقی - اعتماد / متن پیش رو در اعتماد منتشر شده و انتشار آن به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست
متن گفت وگوی اعتماد با پروانه سلحشوری را می خوانید
سید میلاد علوی| روز مجلس در سال جاری در شرایطی فرارسیده که اظهارات بسیاری درباره جایگاه و شأن پارلمان مطرح می‌شود. شما پس از 4 سال حضور در مجلس و براساس تجاربی که در این 4 سال داشتید، شرایط را چطور تحلیل می‌کنید؟
اگر قرار باشد خلاصه بگویم، خواهم گفت که مجلس در راس امور نیست، ولی به همین سادگی نمی‌توان موضوع را در نظر گرفت. شما وقتی به عنوان نماینده وارد مجلس می‌شوید، این لابی‌ها با این معماری متفاوتش، باعث می‌شود تا شما با فضایی سنگین مواجه شوید. این فضای سنگین برای آدمی معمولی مثل من که تا پیش از ورود به مجلس در هیچ نوع معادله سیاسی حضور نداشته و فقط تجربه دانشگاهی داشته، با انرژی منفی بسیاری همراه است.این جو منفی از یک طرف و برخی فشارها که رفته‌رفته بنابه اظهارات و اعتقادات نماینده مجلس به او وارد می‌شود، از سوی دیگر باعث ایجاد مشکلاتی می‌شود. مثلا درباره خودم، پس از مصاحبه‌ام درباره موضوع حجاب، خبرنگاران تلویزیون، شاخک‌های‌شان تیز شده بود که نماینده‌ای تازه‌وارد به مجلس آمده پس می‌توان او را گیر انداخت و به اصطلاح حسابش را رسید.من از آن زمان سال‌ها بود تلویزیون نگاه نمی‌کردم؛ بنابراین نمی‌دانستم که این افراد متعلق به 20 و 30 است. پس از این فشارها بود که گفتم دیگر به مجلس نمی‌آیم و روزشماری می‌کنم تا دوره دهم تمام شود اما بعد از 2 یا 3 ماه و در ماجرای بررسی بودجه در کمیسیون تلفیق اوضاع برای من تغییر کرد. توانستم در کمیسیون تلفیق بسیار موثر واقع شوم و همین باعث ایجاد رضایتی درونی شد.
همان زمان به ریاست فراکسیون زنان هم رسیدید. شرایط برای شما در آن زمان چگونه بود؟
بله! من در شرایطی به ریاست فراکسیون زنان رسیدم که در اصطلاح تازه‌وارد محسوب می‌شدم و همکارانی بودند که هم سابقه کاری بیشتری داشتند و هم شناخته شده‌تر بودند. انتخابم به عنوان ریاست فراکسیون زنان پس از آن فشارها فرصت جدیدی به من داد تا بتوانم در حد خودم از مطالبات زنان بگویم. صدا و مطالباتی که به عقیده من دغدغه هیچ مجلسی، حتی نمایندگان مجلس ششم هم نبود. خاطرم هست پس از اینکه مساله حضور زنان در استادیوم‌های ورزشی یا موضوع کودک‌همسری را مطرح کردم، حتی بعضی از همین دوستان به من می‌گفتند چرا به موضوعی که مطالبه اصلی نیست تا این حد اصرار دارید؟! اما زمانی که همین مطالبه به اصطلاح غیراصلی به ثمر رسید، همه، حتی همان دوستان خوشحال بودند و حتی بیانیه دادند؛ چراکه جامعه بالاخره تغییر ملموسی را احساس کرد. نسل جوان ما که بنابه هزار و یک دلیل به معنای واقعی کلمه نادیده گرفته شده بود، با این تغییر احساس کرد از مجلس دهم بالاخره صدایی خارج شده که متعلق به آنهاست.
در این میان برخی موضوع در راس امور نبودن مجلس را به همین تلاش‌ها ربط داده و می‌گویند مجلس دهم در راس امور نیست. آیا مجلس دهم در راس امور نبود و نیست؟
به عقیده من ما تلاش خودمان را کردیم و بد هم نبودیم ولی اگر قرار باشد که این تلاش‌ها به معنی در راس امور بودن مجلس باشد، واقعا چنین نیست. در تصمیمات مهم مجلس نه‌تنها جایگاهی ندارد؛ بلکه برای مجلس تصمیم گرفته می‌شود. معادلات بسیاری در عملکرد مجلس دخیل است؛ بنابراین گمان نکنید که ملاک همان چیزی است که در صحن می‌گذرد.
به نظر شما دشوارترین معادلات دخیل در عملکرد مجلس چیست؟
مثلا در مورد مصوبه بنزین، مجلس به‌طور کلی مخالف بود و حتی چندبار هم مخالفت خود را اعلام کرد ولی در نهایت دیدید که چه اتفاقی افتاد. هرچند که من اینجا می‌گویم شاید اشتباه ما در مجلس هم بود. یعنی اگر ما همان سال گذشته با افزایش قیمت حداقلی بنزین موافقت می‌کردیم، دولت یا نظام مجبور به این اقدام و افزایشی حداکثری نمی‌شد.حال ممکن است فردی از من بپرسد که چرا می‌گویید مجلس در راس امور نیست، پاسخ من اشاره به مصوبات گذشته مجلس است. شما نگاه کنید مجلس مصوبات مربوط به گروه ویژه اقدام مالی یا همان FATF را تصویب کرد اما سرنوشت‌شان چه شد و مصوبات مجلس چه وضعی پیدا کرد؟! یکی را شورای نگهبان رد کرد و یکی را نهاد دیگر و امروز همه آنها در مجمع تشخیص مصلحت نظام بلاتکلیف مانده است. اینها همه و همه بی‌اعتبار کردن مجلس است. امروز مجمع تشخیص مصلحت نظام از یک طرف به خودش اجازه تصویب قانون می‌دهد و مجلس خبرگان هم که جدیدا وارد میدان شد.
برخی معتقدند که فشارها به مجلس دهم در قیاس با سایر مجالس بیشتر است، با این مساله موافقید؟
موافق که هستم...
علت چیست؟
به عقیده من دلیل این فشارها طیف‌های حاضر در مجلس است. مجلس دهم دست نهادهایی نیست که قبلا بود و می‌توانستند حرف‌شان را دیکته کنند. در مجالس قبلی باتوجه به آنکه ترکیب مجلس یکدست بود، نمایندگان همان چیزی را تصویب می‌کردند که مثلا شورای نگهبان یا نهادهایی بالادستی دیگر می‌خواستند. بنابراین اختلافی پیش نمی‌آمد و مقاومتی هم مقابل مجلس شکل نمی‌گرفت اما امروز نظرات نمایندگان متفاوت است با آنچه این افراد می‌خواهند و می‌گویند. در چنین شرایطی است که اصولا نظرات این افراد به کرسی می‌نشیند و همین موضوع سبب می‌شود تا نماینده به خوبی متوجه شود که رای و نظرش در راس امور نیست؛ چراکه نهادهای بالادست مجلس به حدی زیاد است که نمایندگان دیگر نمی‌توانند موثر واقع شوند.اما نکته حائز اهمیت در این میان آن است که صف اول ارتباط با مردم همچنان نمایندگان محسوب می‌شوند. نه دولت، نه شورای نگهبان، نه قوه قضاییه و نه هیچ فرد و نهاد دیگری مثال نمایندگان با مردم در ارتباط نیست و همین ارتباط سبب می‌شود تا مردم از نمایندگان انتظار داشته باشند.
چرا چنین اتفاقاتی رخ می‌دهد؟
بزرگ‌ترین اشکال در مملکت ما این است که مسوولیت‌ها و تکالیف به صورت یکسان تقسیم نشده است.
اما همانطور که دیده‌اید در راهپیمایی‌ها یا حتی برخی رسانه‌ها همه اشکالات را به نهادهای انتخابی نسبت می‌دهند، این موارد را چطور تحلیل می‌کنید؟
به نظر می‌رسد که دست‌هایی در کار است که همین نهادهای انتخابی با اختیارات نصفه و نیمه را نیز مسدود کنند. خاطرم هست سال‌ها پیش و قبل از آنکه سیدمحمدخاتمی روی کار بیاید، برخی می‌گفتند که ما به دنبال «حکومت اسلامی» هستیم، نه «جمهوری اسلامی». امروز هم به نظر می‌رسد برخی به دنبال همین مساله هستند؛ در حالی که جمهوریت رکن اساسی این نظام است. به عقیده من واقعا برخی طوری حرکت می‌کنند که نظام را به آن سمت ببرند و در این میان ما در این بازی، فقط بازیگریم! حداقل من یک نفر نمی‌خواهم دیگر بازیگر باشم. هم من هم تعدادی از همکارانم واقعا نهایت تلاش خود را کرده‌اند ولی به نظر من، نمی‌توان گفت که به‌خاطر 10 یا 20 نفر نماینده، ما مجلس داریم، نه!
نظرتان درباره بحث نظارت استصوابی و به‌طور کلی عملکرد شورای نگهبان نسبت به مجلس چیست؟
به نظرم بخش عمده اینکه مجلس در راس امور نیست، ناشی از همین نحوه نظارت‌های انتخاباتی در شورای نگهبان است. بحث اصل این نظارت‌ها نیست اما نحوه اجرای نظارت استصوابی بعضا مشکل‌ساز شده است. شاید اگر نمایندگان دیگری بودند، شرایط به این شکل نبود. مثلا در همان جلسه غیرعلنی که درباره بنزین برگزار شد، من و چند نفر از همکاران جدا اعتراض کردیم. خب اگر تعداد نمایندگان معترض بیشتر بود و مثلا از 5 نفر به 30 نفر می‌رسید، قطعا شرایط این مجلس تغییر می‌کرد. هرچند که مجلس دهم با همه حملاتی که صورت گرفت و بدنامی که برایش ایجاد کردند، مصوباتی داشت که هرگز از مجالس هفتم و هشتم و نهم بیرون نمی‌آمد.با این حال اگر رد صلاحیت‌ها به این اندازه نبود و افراد دیگری نیز در مجلس حضور داشتند، قطعا این مجلس، مجلس متفاوتی بود. اما باید توجه داشته باشید که صندلی‌های مجلس، خاصیت چسبندگی دارد! این صندلی‌ها به تو می‌گوید که حیف است این مقام و پست را رها کنی. این حقوق خوب، ارتباطات مناسب، بعضا رانت‌ها را رها کنی. همین‌ها باعث می‌شود تا برخی افراد به خودشان بگویند که چرا باید حرفی بزنیم یا اقدامی انجام دهیم که این امکانات را از دست بدهیم. فکر نکنید رها کردن این موارد آسان است؛ چون واقعا نیست! ممکن است شما فردی اصلاح‌طلب یا انقلابی و خلاصه به دنبال سامان دادن به امور باشید ولی وقتی که وارد می‌شوید، به اصطلاح جو شما را می‌گیرد. جو که شما را گرفت، دیگر کمتر سر و صدا خواهید کرد. آهسته می‌روید و آهسته می‌آیید و کارتان را انجام می‌دهید و در نهایت خودتان را هم حفظ می‌کنید. اما واقعیت این است که این ملت و مجلسی که قرار است «خانه ملت» باشد، به افرادی نیاز دارد که از خودشان بگذرند.ما در جامعه‌ای به‌شدت سنتی و مردسالار و متاثر از ابزارهای قدرت زندگی می‌کنیم که شکستن تابوها در آن کار دشواری است؛ بنابراین نماینده باید بتواند از خودش بگذرد تا از این دوران گذار عبور کنیم.

http://www.RaheNou.ir/fa/News/87986/مجلس-به-افرادی-نیاز-داردکه-از-خودشان-بگذرند
بستن   چاپ