زیر پوست دروغ؛ افشاگری واشنگتن پست درباره جنگ افغانستان
چهارشنبه 20 آذر 1398 - 19:15:47
|
|
راه ترقی - اعتماد / متن پیش رو در اعتماد منتشر شده و انتشار آن در آخرین خبر به معنای تایید تمام یا بخشی از آن نیست شهاب شهسواری| 48 سال بعد از افشای اسناد محرمانهای که به «اسناد پنتاگون» مشهور شد و دروغگویی نظاممند دولتهای متوالی امریکا را در مورد وضعیت جنگ در ویتنام برملا میکرد، تاریخ بار دیگر تکرار شده است. روزنامه واشنگتن پست بعد از 3 سال چالش حقوقی با دولت امریکا، به حکم دادگاه توانست متن کامل 2000 برگ سند رسمی در مورد جنگ افغانستان که توسط «دفتر بازرس کل ویژه بازسازی افغانستان (SIGAR) » جمعآوری شده است، برای عموم منتشر کند. جان اسپوکو، سرپرست «دفتر بازرس کل ویژه» در یکی از این اسناد، خلاصه مجموع ارزیابیها را اینگونه برآورد میکند: «به مردم امریکا مستمرا دروغ گفته شده است.» این ارزیابی درست مشابه ارزیابی است که نیویورک تایمز از اسناد افشا شده جنگ ویتنام در سال 1971 داشت، دولت لیندون جانسون، در مورد جنگ ویتنام «به صورت سازمانیافته، نه تنها به مردم، بلکه به کنگره امریکا، دروغ گفت.» توماس کمپبل، سخنگوی پنتاگون در واکنش به انتشار اسناد جدید جنگ افغانستان تاکید کرده است که دولت این کشور «قصد فریب افکار عمومی و کنگره را نداشته است.» این مقام پنتاگون گفته است که موضع دولت امریکا همواره این بوده است که جنگ افغانستان را نمیتوان در میدان نظامی پایان داد. با این حال، بسیاری از مقامهای ارشد و دستاندرکاران نظامی امریکایی که در این اسناد با آنها مصاحبه شده است، اعتقاد دارند که دولت امریکا در مورد وضعیت نبرد نظامی در افغانستان به مردم این کشور دروغ گفته است و با هدف وانمود کردن پیروزی در جنگ، آمار و ارقام را دستکاری کرده است. این مقامها همچنین از فساد و سوءمدیریت گسترده در تخصیص بودجههای کمک به افغانستان سخن گفتهاند و از ناتوانی دولتمردان امریکایی در تعیین هدفی مشخص برای استمرار نگه داشتن هزاران نیروی امریکایی در خاک افغانستان انتقاد کردهاند. اسناد از کجا آمده است؟ بر خلاف 7000 سندی که سال 1971 توسط روزنامههای نیویورکتایمز و واشنگتنپست در مورد پنهانکاری دولت امریکا در جنگ ویتنام منتشر شدهبود، 2000 سند جدیدی که توسط واشنگتنپست، با هدف انتشار یک گزارش برای عموم تهیه شدهبود. دفتر بازرس کل ویژه بازسازی افغانستان که از سال 2008 با هدف نظارت بر عملیات امریکا در افغانستان تشکیل شده است، تحت عنوان پروژهای با عنوان «درسهای آموخته» بین سالهای 2014 تا 2018 مصاحبههایی با مقامهای مسوول و فرماندهان نظامی افغانستان انجام داده است. به نوشته واشنگتن پست «نزدیک به 30 مصاحبه در این اسناد به صورت لغت به لغت پیاده شدهاند و بقیه آنها چکیدهای از گفتوگوها در کنار چندین نقل قول از مصاحبه شونده است.» بعد از انتشار گزارشهای «دفتر بازرس کل ویژه بازسازی افغانستان» روزنامه واشنگتن پست به دادگاههای فدرال امریکا مراجعه کرد تا بر اساس قانون «آزادی اطلاعات» به متن کامل گفتوگوهای انجام شده توسط این دفتر دسترسی پیدا کند. فرآیند رسیدگی به درخواست واشنگتنپست در دو شعبه دادگاه، نزدیک به 3 سال طول کشید، تا اینکه اخیرا حکم دسترسی به این روزنامه دادهشد، هر چند این روزنامه فقط حق دسترسی به نام 62 مصاحبه شونده را داشت در حالی که نام 366 نفر از مصاحبهشوندگان حذف شده است. به گفته دفتر بازرس کل ویژه، نام این افراد باید تحت قانون حمایت از افشاگری پنهان بماند. تکرار تاریخ شباهت اسناد افغانستان، با اسناد پنتاگون که در سال 1971 توسط روزنامه نیویورک تایمز برای اولینبار منتشر شد، این است که هر دو برای بررسی شرایط یک جنگ در جریان جمعآوری شدهاند. سال 1967، رابرت مکنامارا، وزیر وقت دفاع امریکا، بیش از 12 سال بعد از آغاز جنگ در ویتنام، یک کارگروه ویژه با عنوان «کارگروه مطالعه ویتنام» تشکیل داد، هدف از تشکیل این کارگروه نوشتن یک دائرهالمعارف با عنوان «دائرهالمعارف تاریخ جنگ ویتنام» بود. دانیل السبرگ، از اعضای این کارگروه، با توجه به یافتههای این مطالعه و تفاوت عمده آن با اظهارات علنی مقامهای دولت امریکا، تصمیم به افشای این اسناد میگیرد. او ابتدا برای افشای اسناد با مقامهای ارشد دولت تازه روی کار آمده ریچارد نیکسون مشورت کرد، اما بعد از آنکه با واکنشی از سوی دولت جدید مواجه نشد، سال 1971 تصمیم گرفت این اسناد را از آرشیو موسسه رند به روزنامه نیویورک تایمز بدهد. هر چند خلاصهای از محتوای این اسناد مدتی بعد در نیویورک تایمز منتشر و با دستور دولت، توقف این اسناد متوقف شد، اما روزنامههای نیویورکتایمز و واشنگتن پست با شکایت به دیوان عالی امریکا، توانستند بعد از یک ماه اجازه انتشار کامل آنها را دریافت کنند. دولت امریکا چه دروغهایی گفت؟ بر اساس خلاصه اسناد، سه دولت متوالی امریکا به صورت مستمر در حال پنهانکاری نتایج جنگ امریکا در افغانستان بودند و بارها و بارها با دستکاری در آمار و ارقام و مفاهیم، تلاش کردهاند این جنگ را در حال پیشرفت نمایش دهند. جنگ 18ساله امریکا در افغانستان، طولانیترین جنگ فرامرزی تاریخ این کشور برشمرده میشود. در طول 18 سال گذشته این جنگ باعث کشته شدن 2300 نظامی امریکایی و مجروح شدن بیش از 20 هزار سرباز این کشور شده است. همزمان دهها هزار شهروند افغانستان بر اثر این جنگ جان خود را از دست دادهاند. دست کم 38 هزار شهروند غیرنظامی افغان فقط در 10 سال گذشته به صورت مستقیم قربانی این جنگ شدهاند. بر اساس برآوردها از سال 2014 که دولت ایالات متحده امریکا در بیانیهای مبهم «عملیات مستقیم» در افغانستان را پایان داد و وظیفه حفظ امنیت این کشور را بر عهده نیروهای نظامی و امنیتی افغان گذاشت، تاکنون دستکم 50 هزار نیروی دولت افغانستان جان خود را از دست دادهاند. نیویورک تایمز در برآوردی از هزینههای جنگ افغانستان مینویسد این جنگ دست کم یک تریلیون دلار در 18 سال برای امریکا هزینه داشته است و برآورد میشود که هزینههای آن تا 2 تریلیون دلار افزایش یابد. در مجموع دو ادعای بنیادین در این اسناد وجود دارد. یکی اینکه مقامهای دولت امریکا در سه دولت جورج بوش، باراک اوباما و دونالد ترامپ، به صورت دایم تلاش کردهاند آمار و ارقام جنگ را دستکاری کنند تا در نظر افکار عمومی امریکا، تصور پیروزی در جنگ ایجاد شود. ادعای دیگر این است که دولتمردان امریکایی به شکل سازمان یافتهای نسبت به فساد نظاممند در میان دولتمردان افغانستان بیتفاوت بودهاند و باعث شدهاند که ارقام کمکهای مالی امریکا در افغانستان به هدر رود. در یک مصاحبه با فردی که در اسناد با عنوان «مقام ارشد شورای امنیت ملی» معرفی شده است، تلاش برای دستکاری در آمار جنگ یک تلاش دایمی و طولانی مدت بود. این فرد که نام او حذف شده است در مصاحبه خود میگوید: «در واقع غیرممکن بود که از آمار واقعی بتوان ارقام خوشبینانهای ایجاد کرد. هر کاری را آزمایش کردیم، تعداد نیروهای افغان آموزش دیده، سطح خشونتها، اراضی تحت کنترل دولت مرکزی، اما هیچ یک از آنها نمیتوانست یک تصویر صحیح ارایه دهد.» این مقام امریکا در سال 2016 میگوید: «در تمام طول این سالها همه آمار منتشر شده دستکاری میشد.»بر اساس این اسناد، اهداف و مطالبات دولت امریکا در این جنگ هرگز به صورت دقیق مشخص نشده است، بلکه برای دولتمردان ارشد واشنگتن، هدف از جنگ در افغانستان مبهم و معمولا غیرقابل دستیابی بود. بهرغم نامشخص بودن اهداف، سه رییسجمهور متوالی، دایما با سخنانی اغراقآمیز از موفقیتهای خود در افغانستان سخن گفتهاند. سرتیپ داگلاس لوته که در دوران بوش و اوباما در کاخ سفید مسوول رسیدگی به مسائل جنگ افغانستان بود، در مصاحبه خود میگوید: «ما هیچ درک بنیادینی از شرایط افغانستان نداشتیم، اصلا نمیدانستیم که چه کاری میکنیم.» او که مانند بسیاری از مصاحبهشوندگان در هنگام مصاحبه با تصور پنهان ماندن محتوای گفتههایش، صادقانه سخن گفتهاست میگوید: «آنجا چه میکنیم؟ حتی کوچکترین درکی از کاری که میکنیم نداشتیم... فقط اگر مردم میدانستند که چه بلبشویی در کار است ... 2400 نفر جان خود را از دست دادهاند.» جفری اگرز، تفنگدار دریایی بازنشسته که در دوران بوش و اوباما در کاخ سفید خدمت میکرد هم در مورد جنگ افغانستان میگوید: «به ازای یک تریلیون دلاری که خرج کردیم چه به دست آوردیم؟ ارزش یک تریلیون دلار را داشت؟ فکر کنم بعد از اینکه اسامه بنلادن را کشتیم، جسد او در قبر دریاییاش به ریش ما به خاطر پولی که در افغانستان خرج کردیم میخندد.» برخی از مصاحبه شوندگان این پروژه معتقدند که تغییر در آمار و ارقام جنگ، یک اقدام عامدانه برای فریب دادن افکار عمومی امریکا بود. باب کراولی، سرهنگ ارتش که بین سالهای 2013 تا 2014 به فرماندهان جنگ در مورد مبارزه با شورشها مشاوره میداد، میگوید: «تک تک آمارها برای نمایش دادن تصویری بهتر دستکاری میشدند. برای مثال نظرسنجیها کاملا غیرقابل اتکا بودند، اما نتایج آنها با این هدف منتشر میشد که احساس کنیم هر کاری میکنیم درست است، انگار به یک قیف بستنی تبدیل شدیم که خودش خودش را میلیسد.» مایکل فلین، ژنرال سه ستاره ارتش و مشاور امنیت ملی پیشین رییسجمهور امریکا در یکی از این اسناد به مصاحبهکننده میگوید: «وقتی سوال میکنی، از سفیر تا پایینترین مقام سیاسی در افغانستان میگوید که وضعمان عالی است و همهچیز خوب پیش میرود. واقعا؟ خب اگر وضعیت عالی است پس چرا اینگونه به نظر میرسد که ما داریم میبازیم؟» هزینههای بینتیجه به نوشته نیویورکتایمز، دولت امریکا تاکنون صدها میلیارد دلار بدون هیچ نتیجهای در افغانستان هزینه نظامی داده است. وقتی که سال 2001 دستور حمله نظامی به افغانستان از سوی دولت جورج بوش صادر شد، هدف از این جنگ سرنگونی طالبان با هدف نابودی القاعده عنوان شد. اما 18 سال بعد از آغاز این جنگ، طالبان نه تنها ضعیفتر نشده است بلکه تعداد نیروهای آن بسیار بیشتر شده و به صورت مستمر بخش بیشتری از سرزمینهای افغانستان را تصرف میکند. هر روز تعداد بیشتری از نظامیان افغانستان جان خود را در نبردهای داخل این کشور از دست میدهند و بهرغم حمایت نیروهای امریکایی، نظامیان افغانستان تقریبا در همه نبردهای مهم خود شکست میخورند. القاعده نیز نه تنها از بین نرفته است بلکه رهبران آن به پاکستان مهاجرت کردهاند و ضمن حفظ جای پای خود در افغانستان، نفوذ خود را به یمن، شمال آفریقا، سومالی و سوریه نیز گسترش دادهاند. بر اساس این آمار، در طول 18 سال گذشته از میزان 133 میلیارد دلار کمکهایی که امریکا برای بازسازی افغانستان اختصاص داده است، رقمی معادل 83 میلیارد دلار هزینه آموزش پلیس و ارتش جدید افغانستان شده است. رابرت فین، سفیر پیشین امریکا در افغانستان بین سالهای 2002 تا 2003 در مصاحبه خود میگوید: «اگر به آمار دقت کنید میبینید که بخش ناچیزی از پولهایی که در افغانستان هزینه کردهایم، صرف کمک به مردم این کشور شده است. تقریبا تمامی هزینههای ما در بخش نظامی بوده است و بخش عمده آن برای تربیت نیروهای شبهنظامی و پلیس افغانستان هزینه شده است.» شکست در جنگ تریاک بر اساس گزارش سال گذشته «دفتر بازرس کل ویژه بازسازی افغانستان» تلاشها برای مبارزه با تولید مواد مخدر در افغانستان کاملا با شکست مواجه شده است. دولت امریکا بخشی از عملیات نظامی خود را مبارزه با سطح زیر کشت خشخاش در افغانستان توصیف میکند، اما واقعیت این است که در حال حاضر افغانستان تولیدکننده بیش از 80 درصد از هرویین موجود در بازار جهانی است. پیش از آغاز جنگ امریکا در افغانستان، حکومت طالبان تقریبا کشت خشخاش را متوقف کردهبود و بین سالهای 1996 تا 2001 تولید مواد مخدر در افغانستان تقریبا در حال توقف بود. براساس آمار سطح زیر کشت خشخاش در افغانستان از سال 84 هزار هکتار در سال 2002 به 328 هزار هکتار در سال جاری افزایش یافته است و تقریبا چهار برابر شده است. تصور میشود که امریکا مجموعا 10 میلیارد دلار در پروژه مبارزه با تولید مواد مخدر در افغانستان هزینه کردهباشد. شکست در ایجاد ارتش منظم دولت امریکا سال 2014 رسما اعلام کرد که عملیات مستقیم خود در افغانستان را پایان میدهد و حفظ امنیت کشور را به نیروهای ارتش و پلیس این کشور میسپارد. اما این دستاورد، یک پیروزی خیالی برای امریکا بود. در طول 5 سال گذشته مشخص شده است که بهرغم صرف 87 میلیارد دلار توسط امریکا برای آموزش نیروهای نظامی افغانستان، ارتش و پلیس این کشور هنوز توانایی دفاع از خود را ندارد. ضعف روحیه، تجهیزات و فقدان آموزش کافی در میان نیروهای افغانستان باعث شده است تا تقریبا در هر نبرد کلیدی با طالبان، بازنده دولت کابل باشد. همزمان کاهش روحیه و افزایش تلفات در میان نظامیان باعث شده است که بخش عمدهای از نیروهای ارتش یا به دلیل مرگ و مجروحیت از ادامه کار باز بمانند یا اینکه از خدمت فرار کنند. به نوشته نیویورک تایمز، ریزش تعداد نظامیان افغانستان به حدی زیاد است که ارتش افغانستان باید به اندازه یک سوم از کل نیروهای خود، یعنی نزدیک به 100 هزار نیروی جدید را سالانه از نو استخدام کند. شکست توسعه اقتصادی به نوشته نیویورکتایمز، از سال 2007 تاکنون، حجم اقتصاد افغانستان تقریبا دو برابر شده است، اما این به معنای رشد اقتصاد این کشور نیست، بلکه تقریبا تمامی این پولهای جدید در جنگ با طالبان و دیگر گروههای مسلح هزینه میشود. دستکم یک چهارم از مردم افغانستان بیکار هستند، فساد اداری یکی از موانع اصلی سرمایهگذاری خارجی محسوب میشود. این درحالی است که تاکنون 24 میلیارد دلار از سوی امریکا برای توسعه اقتصادی و ریشهکنی فساد در افغانستان هزینه شده است. وزارت دفاع امریکا مدعی بود که حجم یک تریلیون دلاری بخش معادن در افغانستان میتواند به یک موتور محرکه جدی برای اقتصاد این کشور بدل شود، اما واقعیت این است که فقدان امنیت، گستردگی فساد و ادامه جنگ باعث شده است که تقریبا هیچ سرمایهگذاری مهم و تاثیرگذاری در بخش معدن افغانستان انجام نشود. همزمان 30 میلیارد دلار کمک اقتصادی از سوی امریکا برای کمک به بازسازی افغانستان اختصاص یافته است. اما به گفته «دفتر بازرس کل ویژه بازسازی افغانستان» در طول سالهای 2008 تا 2017 دست کم 15 میلیارد و 500 میلیون دلار از این کمکها بر اثر کلاهبرداری و فساد به هدر رفته است و دلاری از آن به بازسازی اختصاص نیافته است. بخش عمدهای از کمکهای هزینه شده توسط امریکا صرف ساختن بیمارستانهایی شده است که تاکنون کسی در آن درمان نشده، مدرسههایی که کسی در آن درس نخوانده و پایگاههای نظامی که کاملا بیمصرف بودند و خیلی از آنها تاکنون تخریب یا تعطیل شدهاند.
http://www.RaheNou.ir/fa/News/88731/زیر-پوست-دروغ؛-افشاگری-واشنگتن-پست-درباره-جنگ-افغانستان
|