فارن افرز: ثبات در خاورمیانه به چیزی فراتر از توافق با ایران نیاز دارد
نوشتارها
بزرگنمايي:
راه ترقی - اعتماد /متن پیش رو در اعتماد منتشر شده و انتشار آن به معنای تایید تمام یا بخشی از آن نیست
دولت جو بایدن رییسجمهور امریکا در بحث ایران وارث مشکلات عدیدهای است: از توسعه برنامه هستهای تا موشکهای بالستیک و رابطه ایران با نیروهای محور مقاومت در منطقه. فهرست این نگرانیها از جمله مهمترین مسائلی است که دولت جدید امریکا باید به آن بپردازد: از مه 2018 که دونالد ترامپ امریکا را از برجام خارج کرد و فشار تحریمی را علیه ایران افزایش داد، ایران نیز (در پاسخ) توسعه برنامه هستهای خود را سرعت بخشیده و (آنطور که برخی منابع ادعا میکنند) زمان دستیابی ایران به سلاح اتمی در این کشور از یک سال به چند ماه کاهش یافته است. (به گزارش «اعتماد» نویسنده این مطلب در حالی از زمان دستیابی ایران به سلاح اتمی سخن میگوید که تهران بارها تاکید کرده که سلاح هستهای در دکترین نظامی و دفاعی ایران جایی ندارد).
جو بایدن علنا اعلام کرده که میخواهد امریکا را به توافق هستهای با ایران بازگرداند و اگر ایران به تعهداتش عمل کرد، او نیز همین کار را انجام دهد. ایران نیز اعلام کرده حاضر است در صورت لغو تحریمهای امریکا به تعهدات خود ذیل برجام بازگردد. اما این اظهارات نشان میدهد فرآیند بازگشت به برجام به این سادگیها نخواهد بود. اگر قرار است توافق هستهای پایدار بماند، باید در برابر تحولات سیاسی آینده مصون باشد. برای اطمینان از چنین دوامی، امضاکنندگان توافق باید به آسیبپذیریهای آن از جمله جدولهای زمانی پایان محدودیتها و امکان بازگشت تحریمها در قالب مکانیسم ماشه و البته مسائل فراتر از توافق فعلی مثل برنامه موشکی ایران و فعالیتهای آن در منطقه رسیدگی کنند. بدون یک برنامه منطقهای، سیاست دولت بایدن در قبال ایران و کل منطقه خاورمیانه در برابر مخالفتهای دشمنان داخلی در حزب جمهوریخواه و شرکای امریکا در خاورمیانه آسیبپذیر خواهد بود. منتقدان توافق برجام، هم در داخل امریکا و هم در اسراییل و منطقه خلیجفارس، میترسند دولت بایدن با بازگشت زودهنگام و شتابزده به برجام و لغو تحریمها اهرم فشار خود در برابر ایران را به این کشور تسلیم کند. این منتقدان در عوض خواستار ورود کاخ سفید به مذاکرات جدیدی شدهاند که در آن لغو تحریمها منوط به حل مسائل باقیمانده باشد. با این حال تهران چنین رویکردی را رد کرده و گفته تنها پس از بازگشت امریکا به توافق هستهای حاضر است وارد مذاکره درخصوص دیگر مسائل شود. نویسنده این مطلب در ادامه بدون اشاره به فعالیتهای بیثباتکننده برخی کشورهای منطقه با این ادعا که همسایگان ایران با ترس و اضطراب این تحولات را دنبال میکنند، مینویسد: آنها میخواهند امریکا سیاستی را در پیش گیرد که بتواند تنشهای منطقهای را کنترل کرده و جلوی فعالیتهای ایران در منطقه را بگیرد. کارزار فشار حداکثری دونالد ترامپ علیه ایران نتوانست به این اهداف دست یابد. واکنش ایران به این کارزار، مقاومت حداکثری بود و در این راه منافع کشورهای منطقه نیز به خطر افتاد. اما همسایگان ایران میترسند بازگشت امریکا به برجام بدون محدودیتهای اضافی، فعالیتهای ایران در منطقه را تقویت کند. همین کشورها در مورد تعهد بلندمدت امریکا به منطقه نیز نگران و ناامید هستند، به ویژه با توجه به سیاستهای متناقض امریکا که حاکی از نوسان در اولویتهای این کشور است و پس از آنکه امریکا خواستار تقسیم بار مسوولیت و پایان دادن به «جنگهای بیپایان» شد. امریکا چطور میتواند به بهترین شکل تنشهای منطقهای با ایران را حل و فصل کند؟ من و همکارانم در اندیشکده چتمهاوس با 120 کارشناس و سیاستگذار سابق و کنونی در 15 کشور مصاحبه کردیم تا برای این سوال پاسخی پیدا کنیم. این کشورها شامل اعضای برجام یعنی امریکا، انگلیس، فرانسه، آلمان، روسیه و چین و همینطور کشورهایی بود که در بحرانهای خاورمیانه حضور فعال دارند، از جمله ایران، فلسطین، سوریه، لبنان، یمن، عراق، عربستان سعودی، امارات متحده عربی و (رژیم) اسراییل.
مسیرهای موازی
از جولای تا نوامبر 2020 ما از مصاحبهشوندگان خود پرسیدیم بهترین راه برای مدیریت و حل و فصل منازعات خاورمیانه چیست. ما از آنها درخصوص دشواریها و تنشهای ژئوپلیتیک منطقه سوال کردیم و اینکه از نظر آنها انتخابات ریاستجمهوری امریکا چگونه میتواند بر فضای امنیتی تاثیر بگذارد. از آنها خواستیم ادراک خود از ریشههای تنش در منطقه و توصیه خود برای حل آنها را بیان کنند. در این پرسشنامهها توجه ویژهای به نقش ایران در سوریه، عراق، لبنان، فلسطین و یمن داشتیم.
کارشناسان و سیاستگذارانی که به سوالات ما پاسخ دادند تصور نمیکنند مذاکره مستقیم با ایران به تنهایی بتواند همه مسائل منطقه را به طور جامع حل و فصل کند. به اعتقاد اکثر آنها، ایران حاضر نمیشود به شکل معناداری حمایت خود را از متحدان منطقهای خود متوقف کند یا برنامه موشک بالستیک خود را محدود سازد و بسیاری از آنها احساس میکنند منزوی کردن ایران نتیجه معکوس میدهد و بهتر است برای مشکلات مشترک، راهحلهای منطقهای پیدا شود. کارشناسان برای مقابله با فعالیتهای ایران در منطقه توصیه میکنند بازیگران منطقهای برای هر یک از مشکلات بحثهای چندجانبه مجزایی را با ایران به شکل موازی آغاز کنند. شرکتکنندگان در این بحثها میتوانند باز هم در مسیرهای موازی به مسائلی چون موشک، اشاعه سلاحهای اتمی و فعالیتهای نظامی بپردازند. ما از پاسخدهندگان پرسیدیم برای کمک به ثبات منطقه قدم اول باید چه باشد. در میان پاسخدهندگان 45 درصد طرفدار بازگشت به توافق هستهای با ایران هستند. استدلال آنها این بود که بازگشت به برجام به احیای همکاری میان امریکا و اروپا کمک میکند، برنامه هستهای ایران را متوقف میکند و بین ایران و امریکا اعتمادسازی میکند. بهعلاوه، احیای این توافق باعث کاهش تنش در کشورهایی چون عراق میشود؛ کشوری که به گفته آنها در میان فشار حداکثری امریکا و مقاومت حداکثری ایران گیر افتاده است.
با این وجود بسیاری از کارشناسان بر این نکته تاکید میکنند که امریکا باید به برجام بازگردد و در عین حال برنامه مشخصی برای رفع نواقص آن تدوین کند. پاسخدهندگان به ویژه بر نیاز به یک نقشه راه به منظور حل و فصل منازعات منطقه پس از بازگشت امریکا به برجام تاکید دارند. آنها مدعیاند ایران پس از امضای توافق برجام در سال 2015 بلافاصله نفوذ خود در عراق، یمن، لبنان و سوریه را افزایش داده است. به همین دلیل دولت بایدن باید با برنامه مشخصی برای آغاز گفتوگوهای موازی، چندجانبه و منطقهای به برجام بازگردد و بلافاصله بعد از بازگشت، آنها را شروع کند. با اتصال این دو فرآیند به یکدیگر، دولت بایدن میتواند نگرانیهای رقبای خود در کنگره و متحدان منطقهای خود را برطرف کند، البته در صورتی که در مورد این طرحها با شرکای منطقهای مشورت کرده و با آنها هماهنگ باشد. پاسخدهندگان میگویند دولت بایدن با استفاده از این مسیرهای موازی حل و فصل مناقشات میتواند نشان دهد که قصد تکرار تاریخ را ندارد و راه خودش را میرود. بایدن میتواند بازگشت به برجام و اجرای آن را به تعهد همه طرفها به شرکت در مذاکرات ثانویه منوط کند. برای ترغیب ایران به حضور در این مذاکرات نیز میتوان به این کشور وعده لغو تحریمهای بیشتر یا سرمایهگذاری را داد. گرفتن تعهد از ایران در برطرف کردن نگرانی بازیگران منطقهای اهمیت زیادی دارد. بیش از 50 درصد پاسخدهندگان معتقدند مذاکرات موازی در قدم اول باید همه طرفهای درگیر در جنگ یمن، از جمله ایران را دور هم جمع کند. مسیر بعدی باید حمایت از گفتوگو میان کشورهای حوزه خلیجفارس به منظور افزایش اعتماد و همکاری و تقویت سازوکارهای حل و فصل مناقشات باشد. مسیرهای دیگری که اهمیت زیادی در مقابله با نفوذ ایران دارد، احیای مذاکره میان اسراییل و فلسطین و حل و فصل درگیریها در سوریه است. از دیگر مسیرها میتوان به اقدامات اعتمادساز منطقهای در حوزههای چون دیپلماسی سلامت، گردشگری مذهبی، مبادلات مردمی، تجارت و محیط زیست اشاره کرد.
نیرویی برای ثبات
پاسخدهندگان معتقدند امریکا نقش مهمی در ایجاد ثبات در این منطقه ایفا میکند.
مصاحبهشوندگان، به ویژه کسانی که اهل کشورهای منطقهاند، نگران این هستند که کاهش تعهد امریکا در قبال خاورمیانه باعث افزایش تردیدها و تضعیف امنیت منطقه شود. از بین پاسخدهندگان، 33 درصد گفتند عدم قطعیت ناشی از سیاستهای متناقض امریکا باعث ناامنی منطقه شده است. از بین آنها، 57 درصد عراقی، 50 درصد اماراتی و 45 درصد سعودی بودند. همانطور که انتظار میرفت، تنها 30 درصد از پاسخدهندگان ایرانی و 23 درصد از اسراییلیها امریکا را یک نیروی ثباتبخش در منطقه توصیف کردند. اما 50 درصد از امریکاییهایی که با ما مصاحبه کردند معتقد بودند کشورشان نقش بسیار مهمی در تسهیل این مذاکرات موازی ایفا میکند. یافتههای ما نشان میدهد دولت بایدن برای خنثی کردن چهار سال سیاستهای تاجرمآبانه ترامپ در خاورمیانه فرصت خوبی به دست آورده است. دوره بایدن میتواند عصر همکاریهای چندجانبه و ثبات بخشیدن به منطقه باشد و در این دوران، امریکا از کشورهای خاورمیانه در حل و فصل درگیریهای منطقهای، به ویژه آنهایی که یک طرفشان ایران است، حمایت کند. چنین فرآیندی میتواند در نهایت منجر به بهبود روابط و گفتوگوهای کلان در منطقه شود.
-
شنبه ۹ اسفند ۱۳۹۹ - ۲۳:۰۲:۰۹
-
۱۱۴ بازديد
-
-
راه ترقی
لینک کوتاه:
https://www.rahetaraghi.ir/Fa/News/233810/