بازی خوب هنگامه قاضیانی و باران کوثری «من مادر هستم»
فرهنگ و هنر
بزرگنمايي:
راه ترقی -
سینما دیلی /
1.فریدون جیرانی، از قدرنادیدهترین فیلمسازان پس از انقلاب است. فیلمساز-فیلمنامهنویسی که «مجریگریِ» مستمرّش در این چند دهه، و فعالیتهای مستمرّ رسانهایاش، باعثِ آن شد که جایگاه مهم و منحصر به فردش به عنوان کارگردان و فیلمنامهنویس، هیچگاه آنطور که باید و شاید قدر نبیند... فیلمسازی که در آثارش همیشه، جلوتر از زمانه ایستاد و با نگاهی دقیق و چندلایه،و با مغزی نوین و ایدههای جاهطلب، از پیچیدگیهای مفاهیمِ اخلاقی در این زمان سخت، و از رنج و اندوهی گفت که خروجیاش، همیشه، طغیان «علیه وضعِ موجود» بود. از همان اولین فیلمِ جریانساز و جنجالیاش، «قرمز»، تا به امروز...
2. «من مادر هستم»، از مهمترین آثار جیرانی، و از پُربحثترین آثار سینمای ایران است.فیلمی که دو سال به توقیف رفت و در زمان اکران،توسط تعدادی از سینماها تحریم و پس از تجمعّاتِ خیابانیِ «انصار حزبالله»، از پردههای سینما پایین کشیده شد...فیلمی پیرامون طبقهی مرفّه مدرنِ شهری، که در تناقضِ عظیمِ مابینِ سنّتِ درونی و مدرنیتهی بیرونی، در حال دست و پا زدناند و مناسباتِ اخلاقیشان، بهکل، در حال انهدام و فروپاشیست... داستان تجاوز به دخترانی که امروز، متجاوزانشان دیگر، نه فقط قمهکشها و زورگیرهای خیابانی، بلکه گاهاً، عضوی بهظاهر محترم، از خانواده و تبارشان است...
3. باران کوثری و هنگامه قاضیانی در این فیلم، هر دو معرکهاند... باران کوثری، هم در نیمهی ابتداییِ شاد و پُرشورش، و هم در نیمهی دومش، که مُشوّش و متلاشیست، به حدّی درست و بهاندازه مختصاتِ نقش آسیبپذیرش را به موجودیّت رسانید، که گویی عضوی از خانوادهی هرکداممان است... و هنگامه قاضیانی، بازیگری که همیشه ارجینال و ویژه بود، در این فیلم نیز، با کنترلِ دقیقً صدا و اشرافِ بر خطوط حسّیِ مرئی و نامرئی صورتش، و با آن «نگاهِ» تیز و آن دو چشمِ غمبار، به تمامیّت، کاریزمای مادری یگانه را بنا مینهد...
4. این،از سکانسهای پایانی فیلم است... سکانسِ قبل از اعدامِ دخترِ نوجوان، که برای دفاع از حیثیّتاش، مَردِ متجاوز را به قتل رساند... باران کوثری و هنگانه قاضیانی در اینجا، با همسانسازیِ التهابِ درون و بیرونشان، و با بالانسِ ماهرانهی کلام و صورت و سکوت، فارغ از تکاملِ دو نقشِ خود، در حال تثبیتِ مغز و معنای دراماند... مغز و معنای درامی که به روشنی، پرده از اسراری برمیدارد که ما، هنوز و همچنان، همهمان، در تلاش انکارِ آنیم...
حسین لامعی
-
يکشنبه ۴ مهر ۱۴۰۰ - ۱۶:۲۲:۰۸
-
۱۵ بازديد
-
-
راه ترقی
لینک کوتاه:
https://www.rahetaraghi.ir/Fa/News/304498/