راه ترقی
محققان: خودشیفتگی دو نوع بسیار متفاوت دارد
چهارشنبه 18 فروردين 1400 - 23:02:12
راه ترقی - تحقیقات جدید نشان می‌دهد دو نوع خودشیفتگی وجود دارد که تفاوت میان آن‌ها بسیار دشوار است؛ زیرا در یکی از آن‌ها، افراد خودشیفته احساس باشکوه‌بودن نمی‌کنند؛ بلکه احساس ناامنی می‌کنند.

اختلال شخصیت خودشیفته (Narcissistic personality disorder) که از سال 1968 به‌عنوان نوعی اختلال شناخته شد، نوعی ناهنجاری شخصیتی است که در آن، فرد به‌طور بسیار اغراق‌آمیزی احساس مهم و قوی و لایق بودن می‌کند. افراد دچار این اختلال مرکز دنیای خود هستند و تصور می‌کنند از هر نظر ویژه و با دیگران متفاوت هستند. حس خودپسندی و سزاواربودن در این افراد هرگونه نگرانی درباره‌ی نیازها و مشکل‌ها و احساس‌های دیگران را از ذهنشان خارج می‌کند. تحقیقات جدید نشان می‌دهد دو نوع خودشیفتگی وجود دارد که تفاوت میان آنان بسیار دشوار است؛ زیرا در یکی از آن‌ها، افراد خودشیفته احساس باشکوه‌بودن نمی‌کنند؛ بلکه احساس ناامنی می‌کنند. به‌طورکلی، افراد مبتلا به اختلال شخصیت خودشیفته و متکبر و تحکم‌آمیز هستند و خود را برتر از دیگران می‌دانند و از دیگران انتظار احترام و تحسین دارند. وقتی خودِ این افراد و جهان اطرافشان نمی‌توانند انتظارات غیر‌واقع‌گرایانه و ناممکن آنان را برآورده کنند، به‌طور شایعی دچار ناامیدی می‌شوند. خودشیفتگی مجموعه‌ای از ویژگی‌های شخصیتی است که شاید در بسیاری از ما تا حدی وجود داشته باشد؛ اما در موارد حاد و افراطی، به‌عنوان نوعی اختلال شخصیتی و ناهنجاری ذهنی شناخته می‌شود که از آن با عنوان «اختلال شخصیت خودشیفته» یاد می‌کنند. افراد مبتلا به اختلال شخصیت خودشیفته توانایی‌هایشان را بیش از حد معمول تخمین می‌زنند و موفقیت‌هایشان را بزرگ‌تر از واقعیت می‌دانند و در همه‌چیز به تحسین دیگران نیاز دارند و با مردم هم‌دلی نمی‌کنند.

راه ترقی

عامل اصلی تاریک‌ترین رفتارهای انسان چیست؟ شبکه‌های اجتماعی و رابطه آن‌ها با خودشیفتگی
امروزه، به‌سبب گسترش شبکه‌های اجتماعی خودنمایی به «بهترینِ خود» در این شبکه‌‌ها به امری عادی تبدیل شده است؛ بااین‌حال، به‌نظر می‌رسد صفات خودشیفتگی همه‌جا وجود دارد. در زبان عامیانه‌ی امروزی، رفتارهای ممتنع مانند استحقاق و برتری و به‌خود‌تبریک‌گفتن به‌عنوان «انعطاف‌پذیری» شناخته می‌شوند. چنین ویژگی‌هایی ممکن است این روزها بیشتر دیده شود؛ اما خودشیفتگی همچنان به‌عنوان ویژگی شخصیتی بیمارگونه شبیه سادیست‌ و بی‌پروا یا حتی روان‌پریش بودن تلقی می‌شود.

راه ترقی

کوالچیک و گروهش برای ارزیابی صفات مختلف شرکت‌کنندگان از‌جمله خودشیفتگی و عزت‌نفس و روان‌پریشی از برخی اقدامات استفاده کردند و دریافتند رفتار انعطاف‌پذیر (آنچه در بالا تعریف شد) به‌شدت با افرادی ارتباط دارد که احساس امنیت‌نداشتن زیاد و گناه می‌کنند. افراد روان‌پریش گناه نسبتا کمی نشان دادند. کوالچیک گفت: «افراد خودشیفته احساس ناامنی می‌کنند و با رفتارهای انعطاف‌پذیر با این ناامنی‌ها مقابله می‌کنند. این موضوع باعث می‌شود افراد در طولانی‌مدت کمتر از آنان خوششان بیاید و ناامنی‌هایشان بیشتر شود و چرخه‌ی معیوب رفتارهای انعطاف‌پذیر ادامه یابد.» این مسئله در تضاد با افرادی است که نوعی خودشیفتگی بزرگ‌ از خود نشان می‌دهند. آنان واقعا به اهمیت خودشان اعتقاد دارند و علائم ناامنی از خود نشان نمی‌دهند. از دیدگاه محققان، تفاوت بین این دو فراتر از تمایز دسته‌ای است. در اسکن مغز مردان خودشیفته، هنگامی‌که به آنان عکسی از خودشان را نشان دادند، نوعی پریشانی عاطفی و درگیری مشاهده شد
این گروه در مقاله‌شان ذکر کردند تصور می‌شود آنچه قبلا به‌عنوان خودشیفتگی بزرگی دیده می‌شد، درواقع به‌عنوان تظاهر رفتاری روان‌پریشی بهتر درک می‌شود. آنان معتقدند برای تأیید نتایج به تحقیقات بیشتری در جمعیت متنوع‌تر در مقیاس‌های زمانی بزرگ‌تر نیاز است. این یافته‌های جدید با مطالعه‌ای کوچک مطابقت دارد که سال 2017 انجام شد و در آن، هنگامی‌که به آنان عکسی از خود نشان داده شد، اسکن مغز مردان خودشیفته پریشانی عاطفی و نوعی درگیری را نشان می‌داد. درحقیقت، مطالعات متناقضی درباره‌ی این موضوع وجود داشته است که افراد خودشیفته خود را دوست دارند یا نه. با تعریف دقیق‌تر دو نوع خودشیفتگی، می‌توانیم به درک بهتری از رفتارهای آنان برسیم؛ زیرا هر دو نوع خودشیفتگی ممکن است به‌شکل نوعی سوءاستفاده‌ی خودشیفته به افراد اطرافشان آسیب جدی بزند. اگر این مسئله آسیب‌شناسی نشود، ویژگی‌های خودشیفتگی با تمرکز بیشتر بر فردگرایی نیز به‌وجود می‌آید؛ مسئله‌ای که می‌تواند در جامعه‌ی ما از‌طریق روش‌هایی مانند استفاده‌ی بیشتر از «من» به‌جای «ما» در متن ترانه‌ها منعکس یا به داستان‌هایی درباره‌ی شهرت تعبیر شود.

راه ترقی

براساس گزارش راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی ، عوامل متعددی در تشخیص افراد به خودشیفتگی نقش ایفا می‌کنند؛ عواملی که شاید فضای مجازی دسترسی به آنان را آسان‌تر کرده باشد. برخی از این عوامل عبارت‌اند از: رؤیای دستیابی به موفقیت‌های مادی و معنوی نامحدود، دریافت توجه بیش‌از‌اندازه از اطرافیان، انتخاب دوستان براساس اعتبار و سطح اجتماعی و معروف‌بودن آنان در شبکه‌های اجتماعی و بی‌توجهی به کیفیت‌های شخصیتی اطرافیان در ارتباطات اجتماعی. بر‌این‌اساس، می‌توان بین ویژگی‌های نشان‌دهنده‌ی خودشیفتگی و رفتار افراد در شبکه‌های اجتماعی ارتباطاتی مشاهده کرد. آسیب‌پذیرترین قشر جامعه درمقابل خودشیفتگی نوجوانان و جوانان هر جامعه‌ای هستند. از‌آنجاکه این افراد بزرگ‌ترین گروه مخاطبان شبکه‌های اجتماعی را نیز تشکیل می‌دهند، این احتمال وجود دارد بیش از هر زمان دیگری درگیر این اختلال شخصیتی شوند و تأثیرات منفی شبکه‌های اجتماعی را بپذیرند. افرادی که در گروه سنی 17 تا 21 سال به‌سر می‌برند، در سطح حداقلی از نوعی خودشیفتگی هستند و فضای مجازی را مانند سکوی پرتابی می‌بینند که به‌کمک آن می‌توانند موقعیت اجتماعی‌شان را در جامعه پیدا و مستقلا ارتباطات اجتماعی برقرار کنند. درحالی‌که خودشیفته‌ها در استفاده از رسانه‌های اجتماعی به‌خوبی مشهور هستند، نمی‌توان قاطعانه گفت آیا رسانه‌های اجتماعی می‌توانند کاملا خودشیفتگی را افزایش دهند یا خیر. بااین‌حال، مقاله‌ی جدید نشان می‌دهد افزایش چنین رفتارهایی و به‌طور‌خاص خودبرتربینی با ذات مقایسه‌ای شبکه‌های اجتماعی و ارزیابی مداوم آنان منطقی است و این مسئله درنهایت می‌تواند ناامنی در ارزش شخصی را تشدید کند. بنابراین، دفعات بعدی که آماده‌ شده‌اید تا رفتارهای خودشیفتگی را در شخصی سرزنش کنید، شاید ارزشش را داشته باشد که در نظر بگیرید آنان فقط احساس ناامنی می‌کنند. این تحقیق در Personality And Differences منتشر شده است.

http://www.RaheNou.ir/fa/News/247032/محققان--خودشیفتگی-دو-نوع-بسیار-متفاوت-دارد
بستن   چاپ